menusearch
mabnaacc.ir

استاندارد حسابداری شماره 9 حسابداري‌ پيمانهاي‌ بلندمدت

(0)
(0)
استاندارد حسابداری شماره 9 حسابداري‌ پيمانهاي‌ بلندمدت

استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 9
حسابداري‌ پيمانهاي‌ بلندمدت

 

فهرست‌ مندرجات‌
•    مقدمـه‌   
•    دامنه‌ کاربرد   
•    تعاريف‌
•    تجزيه‌ و ترکيب‌ پيمانها   
•    درآمد پيمان‌
•    مخارج‌ پيمان‌
•    شناخت‌ درآمد و هزينه‌هاي‌ پيمان‌
•    ساير ملاحظات‌ مربوط‌ به‌ شناخت‌ اقلام‌ مرتبط‌ با پيمان‌ بلندمدت‌
•    تغيير در براوردها
•    افشا در ترازنامه‌
–    ملاحظات‌ مربوط‌ به‌ انعکاس‌ مبلغ‌ قابل‌ بازيافت‌ پيمانها
•    افشا در صورت‌ سود و زيان‌
•    افشاي‌ رويه‌هاي‌ حسابداري‌
•    تاريخ‌ اجرا
•    مطابقت‌ با استانداردهاي‌ بين‌المللي‌ حسابداري‌
•    پيوست‌ : تشريح‌ کاربرد استاندارد    


این‌ استاندارد باید با توجه‌ به‌ ” مقدمه‌ای‌ بر استانداردهای‌ حسابداری‌“ مطالعه‌ و بکارگرفته‌ شود. ("مقدمه ای بر استانداردهای حسابداری" با " مفاهیم نظری گزارشگری مالی" تلفیق گردید)


مقدمـه‌
1. هدف‌ اين‌ استاندارد تجويز نحوه‌ حسابداري‌ درآمدها و هزينه‌هاي‌ مرتبط‌ با پيمانهاي‌ بلندمدت‌ در صورتهاي‌ مالي‌ پيمانکار است‌. به دليل‌ ماهيت‌ فعاليت‌ موضوع‌ پيمانهاي‌ بلندمدت‌، تاريخ‌ شروع‌ پيمان‌ و تاريخ‌ تکميل‌ آن‌ معمولاً در دوره‌هاي‌ مالي‌ متفاوتي‌ قرار مي‌گيرد. بنابراين‌، مسئله‌ اصلي‌ در حسابداري‌ پيمانهاي‌ بلندمدت‌، تخصيص‌ درآمدها و هزينه‌هاي‌ پيمان‌ به‌ دوره‌هايي‌ است‌ که‌ در آن‌ دوره‌ها عمليات‌ موضوع‌ پيمان‌ اجرا مي‌شود. اين‌ استاندارد معيارهاي‌ شناخت‌ مندرج‌ در مفاهيم‌ نظري‌ گزارشگري‌ مالي‌ را جهت‌ تعيين‌ زمان‌ شناخت‌ درآمد و هزينه‌هاي‌ پيمان‌ به عنوان‌ اقلام‌ صورت‌ سود و زيان‌ بکار مي‌گيرد. اين‌ استاندارد همچنين‌، رهنمودهايي‌ را براي‌ اعمال‌ اين‌ معيارها ارائه‌ مي‌کند.


دامنه‌ کاربرد
2. اين‌ استاندارد بايد براي‌ حسابداري‌ پيمانهاي‌ بلندمدت‌ در صورتهاي‌ مالي‌ پيمانکار بکار گرفته‌ شود.


تعاريف
‌3. اصطلاحات‌ ذيل‌ در اين‌ استاندارد با معاني‌ مشخص‌ زير بکار رفته‌ است‌:

  • پيمان‌ بلندمدت‌: پيماني‌ است‌ که‌ براي‌ طراحي‌، توليد يا ساخت‌ يک‌ دارايي‌ منفرد قابل‌ ملاحظه‌ يا ارائـه‌ خدمات‌ (يا ترکيبي‌ از داراييها يا خدمات‌ که‌ تواماً يک‌ پروژه‌ را تشکيل‌ دهد) منعقد مي‌شود و مدت‌ زمان‌ لازم‌ براي‌ تکميل‌ پيمان‌ عمدتاً چنان‌ است‌ که‌ فعاليت‌ پيمان‌ در دوره‌هاي‌ مالي‌ متفاوت‌ قرار مي‌گيرد. پيماني‌ که‌ طبق‌ اين‌ استاندارد، بلندمدت‌ تلقي‌ مي‌گردد، معمولاً در طول‌ مدتي‌ بيش از يکسال‌ انجام‌ خواهد شد. با اين حال‌، مدت‌ بيش از يکسال‌، مشخصه‌ اصلي‌ يک‌ پيمان‌ بلندمدت‌ نيست‌. برخي‌ پيمانهاي‌ با مدت‌ کمتر از يکسال‌، هرگاه‌ از نظر فعاليت‌ دوره‌، داراي‌ چنان‌ اهميت‌ نسبي‌ باشد که‌ عدم‌ انعکاس‌ درآمد و هزينه‌ عملياتي‌ و سود مربوط‌ به‌ آن‌ منجر به‌ مخدوش‌ شدن‌ درآمد و هزينه‌ عملياتي‌ و نتايج‌ دوره‌ و عدم‌ ارائـه‌ تصويري‌ مطلوب‌ توسط‌ صورتهاي‌ مالي‌ گردد، بايد به عنوان‌ پيمان‌ بلندمدت‌ محسوب‌ شود، مشروط‌ بر اينکه‌ رويـه‌ متخذه‌ در واحد تجاري‌ از سالي‌ به‌ سال‌ ديگر به طور يکنواخت‌ اعمال‌ گردد.
  • پيمان‌ مقطوع ‌: پيمان‌ بلند مدتي‌ است‌ که‌ به‌ موجب‌ آن‌ پيمانکار با يک‌ مبلغ‌ مقطوع‌ براي‌ کل‌ پيمان‌ يا يک‌ نرخ‌ ثابت‌ براي‌ هر واحد موضوع‌ پيمان‌ که‌ در برخي از موارد ممکن‌ است‌ براساس‌ موادي‌ خاص‌ مشمول‌ تعديل‌ قرار گيرد، توافق‌ مي‌کند.
  • پيمان‌ اماني‌ (پيمان‌ با حق‌الزحمه‌ مبتني‌بر مخارج‌) ‌: پيمان‌ بلند مدتي‌ است‌ که‌ به‌ موجب‌ آن‌ مخارج‌ قابل‌ قبول‌ يا مشخص‌ شده‌ در متن‌ پيمان‌ به‌ پيمانکار تأديه‌ و درصد معيني‌ از مخارج‌ مزبور يا حق‌الزحمه‌ ثابتي‌ نيز به‌ پيمانکار پرداخت‌ شود.
  • پيش‌دريافت‌ پيمان ‌: بخشي‌ از مبالغ‌ دريافتي‌ توسط‌ پيمانکار است‌ که‌ کار مربوط‌ به‌ آن‌ تا تاريخ‌ ترازنامه‌ انجام‌ نشده‌ است.
  • مبالغ‌ دريافتي‌ بابت‌ پيشرفت‌ کار ‌: عبارت‌ است‌ از :

    الف‌. علي‌الحسابهـا ‌: مبالغي‌ است‌ که‌ به طور موقت‌ در قبال‌ صورت‌ حسابهاي‌ صادره‌ در دست‌ بررسي‌ دريافت‌ مي‌شود .
    ب‌. ساير دريافتهـا‌ : عبارت‌ است‌ از اقلامي‌ که‌ ماهيت‌ علي‌الحساب‌ نداشته‌، ليکن‌ در قبال‌ پيشرفت‌ کار دريافت‌ مي‌شود و نيز دربرگيرنده‌ آن‌ بخش‌ از مبالغ‌ پيش‌ دريافت‌ پيمان‌ است‌ که‌ کار مربوط‌ به‌ آن‌ تا تاريخ‌ ترازنامه‌ انجام‌ شده‌ است‌.

  • مبالغ‌ دريافتني‌ بابت‌ پيشرفت‌ کار ‌: عبارت‌ است‌ از مبالغ‌ قابل‌ دريافت‌ که‌ بابت‌ صورت‌ حسابهاي‌ صادره‌ در حسابها منظور شده‌ است‌.
  • زيانهاي‌ قابل‌ پيش‌بيني ‌: زيانهايي‌ است‌ که‌ انتظار مي‌رود در طول‌ مدت‌ پيمان‌ ايجاد شود (با احتساب‌ مبالغ‌ براوردي‌ هزينه‌ کارهاي‌ اصلاحي‌ و تضميني‌ و هرگونه‌ هزينه‌هاي‌ مشابهي‌ که‌ تحت‌ شرايط‌ پيمان‌ قابل‌ بازيافت‌ نيست‌). مبلغ‌ زيان‌ مذکور بدون‌ توجه‌ به‌ موارد زير براورد مي‌شود:

    الف‌. شروع‌ يا عدم‌ شروع‌ کار پيمان‌.
    ب. حصه‌اي‌ از کار که‌ تا تاريخ‌ ترازنامه‌ انجام‌ شده‌ است‌.
    ج‌. ميزان‌ سودي‌ که‌ انتظار مي‌رود از پيمانهاي‌ ديگر (به‌ استثناي‌ پيمانهايي‌ که‌ طبق‌ بند 6 پيمان‌ واحد تلقي‌ مي‌شود) حاصل‌ شود.


تجزيه‌ و ترکيب‌ پيمانها
4. الزامات‌ اين‌ استاندارد بايد براي‌ هر پيمان‌ به طور جداگانه‌ بکار گرفته‌ شود، مگر در موارد مندرج‌ در بندهاي‌ 5 و 6 که‌ براي‌ انعکاس‌ محتوا، اين‌ الزامات‌ براي‌ بخشهاي‌ قابل‌ شناسايي‌ يک‌ پيمان‌ يا براي‌ گروهي‌ از پيمانها به عنوان‌ يک‌ مجموعه‌ واحد، اعمال‌ مي‌شود.


5. هر گاه‌ پيمان‌ بلندمدت‌ از چند بخش‌ جداگانه‌ تشکيل‌ شده‌ باشد، درصورت‌ تحقق‌ شرايط‌ زير، عملکرد هر بخش‌ بايد به‌ مثابه‌ پيماني‌ جداگانه‌ در نظر گرفته‌ شود:
الف‌. در مورد هر بخش‌ پيشنهاد قيمت‌ جداگانه‌اي‌ ارائه‌ شده‌ باشد،
ب‌. مذاکرات‌ هر بخش‌ به طور جداگانه‌ صورت‌ گرفته‌ و طرفين‌ پيمان‌ حق‌ قبول‌ يا رد آن‌ بخش‌ را داشته‌ باشند، و
ج‌. درآمدها و هزينه‌هاي‌ هر بخش‌ به طور جداگانه‌ قابل‌ تشخيص‌ باشد.


6. در صورت‌ تحقق‌ شرايط‌ زيـر، گـروه‌ پيمانهـا را اعم‌ از اينکـه‌ داراي‌ يک‌ يا چنـد کارفرمـا باشـد، بايد به عنوان‌ يک‌ پيمان‌ واحد تلقي‌ کرد:
الف‌. گروه‌ پيمانها به عنوان‌ يک‌ مجموعه‌ مورد مذاکره‌ قرار گرفته‌ باشد،
ب‌. وابستگي‌ پيمانها به‌ يکديگر به‌ گونه‌اي‌ باشد که‌ در عمل‌ بخشي‌ از يک‌ پروژه‌ سودآور را تشکيل‌ دهد، و
ج‌. پيمانها به طور همزمان‌ يا متوالي‌ اجرا شود.


درآمد پيمان‌
7. درآمد پيمان‌ بايد دربر گيرنده‌ موارد زير باشد:
الف ‌. مبلغ‌ اوليه‌ درآمد که‌ در پيمان‌ مورد توافق‌ قرار گرفته‌ است‌،
ب‌. تغيير در ميزان‌ کار پيمان‌، ادعا و ساير دريافتهاي‌ تشويقي‌ در ارتباط‌ با عمليات‌ پيمان‌:
   1. تا ميزاني‌ که‌ احتمال‌ رود اين‌ موارد منجر به‌ درآمد گردد، و
   2. اين‌ موارد را بتوان‌ به‌گونه‌اي‌ قابل‌ اتکا اندازه‌گيري‌ کرد.


8. درآمد پيمان‌ به‌ ارزش‌ منصفانه‌ مابه‌ازاي‌ دريافتي‌ يا دريافتني‌ اندازه‌گيري‌ مي‌شود. اندازه‌گيري‌ درآمد پيمان‌ تحت‌ تأثير ابهامات‌ گوناگوني‌ است‌ که‌ به‌ نتيجه‌ رويدادهاي‌ آتي‌ بستگي‌ دارد. براوردها اغلب‌ با وقوع‌ رويدادها و رفع‌ ابهامات‌ تجديد نظر مي‌شود. بدين‌ ترتيب‌ مبلغ‌ درآمد پيمان‌ ممکن‌ است‌ از دوره‌اي‌ به‌ دوره‌ ديگر تغيير کند. براي‌ مثال :
الف‌. پيمانکار و کارفرما ممکن‌ است‌ در دوره‌اي‌ پس‌ از دوره‌ انعقاد پيمان‌، درمورد تغييرات‌ يا ادعاهايي‌ که‌ موجب‌ افزايش‌ يا کاهش‌ درآمد پيمان‌ گردد، به‌ توافق‌ برسند،
ب. مبلغ‌ درآمد مورد توافق‌ در يک‌ پيمان‌ مقطوع‌ ممکن‌ است‌ به‌ موجب‌ مفاد پيمان‌، از جمله‌ تعديل‌ آحاد بها، افزايش‌ يابد،
ج. مبلغ‌ درآمد پيمان‌ ممکن‌ است‌ در نتيجه‌ جرايم‌ تأخير در تکميل‌ کار، کاهش‌ يابد، يا
د. در مواردي‌ که‌ پيمان‌ مقطوع‌ متضمن‌ نرخ‌ ثابت‌ براي‌ هر واحد محصول‌ است‌، با افزايش‌ تعداد واحدها، درآمد پيمان‌ افزايش‌ مي‌يابد.


9. تغييـر پيمـان‌ عبـارت‌ است‌ از دستـور کارفرما مبني‌ بر تغيير در دامنه‌ کاري‌ که‌ قرار است‌ طبق‌ مفاد پيمان‌ انجام‌ شود. تغيير ممکن‌ است‌ موجب‌ افزايش‌ يا کاهش‌ درآمد پيمان‌ شود. براي‌ نمونه‌، مي‌توان‌ از تغيير در مشخصات‌ يا طراحي‌ يک‌ دارايي‌ و تغيير در مدت‌ پيمان‌ نام‌ برد. تغيير زماني‌ در درآمد پيمان‌ منظور مي‌شود که‌:
الف ‌. تصويب‌ تغيير و مبلغ‌ درآمد حاصله‌ توسط‌ کارفرما محتمل‌ باشد، و
ب‌. مبلغ‌ درآمد را بتوان‌ به‌ گونه‌اي‌ قابل‌ اتکا اندازه‌گيري‌ کرد.


10. ادعا عبارت‌ از مبالغي‌ است‌ که‌ پيمانکار از کارفرما يا شخص‌ ثالث‌ به عنوان‌ جبران‌ هزينه‌هايي‌ مطالبه‌ مي‌کند که‌ در مبلغ‌ پيمان‌ منظور نشده‌ است‌. براي‌ مثال‌ ادعا ممکن‌ است‌ ناشي‌ از اشتباه‌ در مشخصات‌ يا طراحي‌، تأخير ايجاد شده‌ توسط‌ کارفرما و تغييرات‌ مورد اختلاف‌ در ميزان‌ کار پيمان‌ باشد. اندازه‌گيري‌ مبالغ‌ درآمد حاصل‌ از ادعا متضمن‌ درجه‌ بالايي‌ از ابهام‌ است‌ و اغلب‌ بستگي‌ به‌ نتيجه‌ مذاکرات‌ دارد. بنابراين‌ ادعا تنها زماني‌ در درآمد پيمان‌ منظور مي‌شود که‌:
الف‌. مذاکرات‌ به‌ مرحله‌ پيشرفته‌اي‌ رسيده‌ باشد، به‌گونه‌اي‌ که‌ قبول‌ ادعا ازسوي‌ کارفرما محتمل‌ باشد، و

ب‌. مبلغي‌ را که‌ احتمالاً مورد قبول‌ کارفرماست‌، بتوان‌ به‌گونه‌اي‌ قابل‌ اتکا اندازه‌گيري‌ کرد.


11. دريافتهاي‌ تشويقي‌، مبالغي‌ است‌ اضافي‌ که‌ درصورت‌ نيل‌ به‌ استانداردهاي‌ عملکرد تعيين‌ شده‌ يا افزون‌ بر آن‌، توسط‌ پيمانکار دريافت‌ مي‌شود. براي‌ مثال‌ ممکن‌ است‌ در پيمان‌ پيش‌بيني‌ شود که‌ درصورت‌ تکميل‌ موضوع‌ پيمان‌ قبل‌ از موعد مقرر، پرداختهاي‌ تشويقي‌ به‌ پيمانکار صورت‌ گيرد. دريافتهاي‌ تشويقي‌ را زماني‌ مي‌توان‌ در درآمد پيمان‌ منظور کرد که‌:
الف ‌. پيمان‌ تا حدي‌ پيشرفت‌ کرده‌ باشد که‌ نيل‌ به‌ استانداردهاي‌ عملکرد تعيين‌ شده‌ يا افزون‌ بر آن‌، محتمل‌ باشد، و
ب. مبلغ‌ دريافت‌ تشويقي‌ را بتوان‌ به‌گونه‌اي‌ قابل‌ اتکا اندازه‌گيري‌ کرد.


مخارج‌ پيمـان‌
12. مخارج‌ پيمان‌ بايد مشتمل‌بر موارد زير باشد:
الف ‌. مخارجي‌ که‌ مستقيماً با يک‌ پيمان‌ مشخص‌ مرتبط‌ است‌،
ب‌. مخارجي‌ که‌ بين‌ پيمانها مشترک‌ بوده‌ و تسهيم‌ آن‌ به‌ پيمانهاي‌ جداگانه‌ امکان‌پذير است‌، و
ج‌. ساير مخارجي‌ که‌ به‌ موجب‌ مفاد پيمان‌ مشخصاً قابل‌ مطالبه‌ از کارفرما است‌.


13. مخارج‌ مستقيم‌ يک‌ پيمان‌ دربر گيرنده‌ مواردي‌ از قبيل‌ کار مستقيم‌ (شامل‌ سرپرستي‌ و نظارت‌ مستقيم‌)، مواد اوليه‌ مصرفي‌، استهلاک‌ و اجاره‌ ماشين‌آلات‌ و تجهيزات‌، مخارج‌ جابجايي‌ مواد، ماشين‌آلات‌ و تجهيزات‌، مخارج‌ مستقيم‌ طراحي‌ و کمک‌ فني‌، مخارج‌ براوردي‌ کارهاي‌ اصلاحي‌ و تضميني‌ و ادعا توسط‌ اشخاص‌ ثالث‌ است‌. اين‌ مخارج‌ را مي‌توان‌ به ميزان‌ درآمدهاي‌ اتفاقي‌ خارج‌ از شمول‌ تعريف‌ درآمد پيمان‌ (از قبيل‌ درآمد حاصل‌ از فروش‌ مواد و ماشين‌آلات‌ اضافي‌) کاهش‌ داد.


14. مخارج‌ مشترک‌ قابل‌ تسهيم‌ بين‌ پيمانهاي‌ مختلف‌ مشتمل‌ بر حق‌ بيمه‌، مخارج‌ غير مستقيم‌ طراحي‌ و کمک‌ فني‌ و سربار پيمان‌ است‌. اين‌ مخارج‌ برحسب‌ ماهيت‌ آن‌ طبقه‌بندي‌ و با اعمال‌ يکنواخت‌ روشهاي‌ سيستماتيک‌ و معقول‌ به‌ پيمانهاي‌ مختلف‌ تخصيص‌ مي‌يابد. تخصيص‌ مزبور مبتني‌ بر سطح‌ معمول‌ فعاليت‌ واحد تجاري‌ است‌. سربار پيمان‌ دربر گيرنده‌ مواردي‌ از قبيل‌ مخارج‌ تهيه‌ و پردازش‌ ليست‌ حقوق‌ کارکنان‌ پيمان‌ است‌. مخارج‌ مشترک‌ همچنين‌ مي‌تواند با توجه‌ به‌ استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 13 با عنوان‌ حسابداري‌ مخارج‌ تأمين‌ مالي‌، دربرگيرنده‌ مخارج‌ استقراض‌ مرتبط‌ با پيمانها نيز باشد.


15. ساير مخارجي‌ که‌ به‌ موجب‌ مفاد پيمان‌ مشخصاً قابل‌ مطالبه‌ از کارفرما است‌، دربر گيرنده‌ مواردي‌ از قبيل‌ مخارج‌ اداري‌ عمومي‌ و مخارج‌ توسعه‌ مي‌باشد که‌ جبران‌ آن‌ به طور مشخص‌ در پيمان‌ قيد شده‌ است‌.


16. مخارجي‌ را که‌ نمي‌توان‌ به‌ فعاليت‌ پيمانکاري‌ يا به‌ يک‌ پيمان‌ مشخص‌ مربوط‌ دانست‌ جزء مخارج‌ پيمان‌ منظور نمي‌شود. نمونه‌هايي‌ از اين‌ مخارج‌ عبارت‌ است‌ از مخارج‌ اداري‌، عمومي‌ و فروش‌، مخارج‌ تحقيق‌ و توسعه‌ که‌ جبران‌ آن‌ در پيمان‌ مشخص‌ نشده‌ و استهلاک‌ ماشين‌آلات‌ و تجهيزاتي‌ که‌ در فعاليت‌ پيمانکاري‌ استفاده‌ نشده‌ است‌.


17. مخارج‌ تحمل‌شده‌ قبل‌ از انعقاد پيمان‌، درصورت‌ انعقاد پيمان‌ در دوره‌ جاري‌ يا حصول‌ اطمينان‌ از انعقاد پيمان‌ در دوره‌ بعد، به حساب‌ پيمان‌ منظور مي‌شود. هرگاه‌ اين‌ مخارج‌ به عنوان‌ هزينه‌ دوره‌اي‌ که‌ در آن‌ وقوع‌ يافته‌ محسوب‌ شود و پيمان‌ در دوره‌ بعد منعقد گردد، چنين‌ مخارجي‌ را نبايد به حساب‌ پيمان‌ برگشت‌ داد.


شناخت‌ درآمد و هزينه‌هاي‌ پيمان‌
18. با توجه‌ به‌ ماهيت‌ پيمانهاي‌ بلندمدت‌، چنانچه‌ به‌ سبب‌ طولاني‌بودن‌ مدت‌ لازم‌ براي‌ تکميل‌ اين‌ پيمانها، تا زمان‌ تکميل‌ آنها، درآمد و هزينه‌اي‌ به حساب‌ گرفته‌ نشود، ممکن‌ است‌ صورت‌ سود و زيان‌ تصوير چندان‌ مطلوبي‌ از فعاليتهاي‌ واحد تجاري‌ در طول‌ سال‌ ارائه‌ نکند، بلکه‌ تنها ماحصل‌ (سود يا زيان‌) پيمانهايي‌ را که‌ در پايان‌ سال‌ تکميل‌ شده‌ است‌ منعکس‌ کند. بنابراين‌، مقتضي‌ است‌ که‌ در جريان‌ پيشرفت‌ پيمانها، با رعايت‌ الزامات‌ اين‌ استاندارد، درآمدي‌ را که‌ مي‌توان‌ نسبت‌ به‌ تحقق‌ آن‌ اطمينان‌ حاصل‌ کرد، به حساب‌ گرفت‌. تعيين‌ ميزان‌ درآمد و هزينه‌ دوره‌ توسط‌ واحد تجاري‌ بايد به‌گونه‌اي‌ صورت‌ گيرد که‌ با نوع‌ عمليات‌ و صنعت‌ مورد فعاليت‌ تناسب‌ داشته‌ باشد.


19. هرگاه‌ بتوان‌ ماحصل‌ يک‌ پيمان‌ بلندمدت‌ را به‌ گونه‌اي‌ قابل‌ اتکا براورد کرد، بايد سهم‌ مناسبي‌ از درآمد و مخارج‌ کل‌ پيمان‌ (با توجه‌ به ميزان‌ تکميل‌ پيمان‌ در تاريخ‌ ترازنامه‌ و متناسب‌ با نوع‌ عمليات‌ و صنعت‌ مورد فعاليت‌) به‌ ترتيب‌ به عنوان‌ درآمد و هزينه‌ شناسايي‌ شود.


20. شناخت‌ درآمد و هزينه‌ دوره‌ براساس‌ ميزان‌ تکميل‌ پيمان‌، اغلب‌ ” روش‌ درصد تکميل‌ پيمان‌“ ناميده‌ مي‌شود. طبق‌ اين‌ روش‌، درآمد پيمان‌ با مخارج‌ تحمل‌ شده‌ جهت‌ نيل‌ به‌ آن‌ ميزان‌ از تکميل‌ تطابق‌ داده‌ مي‌شود و در نتيجه‌ درآمد، هزينه‌ و سود يا زيان‌ کار انجام‌ شده‌ درصورت‌ سود و زيان‌ انعکاس‌ مي‌يابد.


21. هرگاه‌ ماحصل‌ يک‌ پيمان‌ بلندمدت‌ را نتوان‌ به‌گونه‌اي‌ قابل‌ اتکا براورد کرد:
الف ‌. درآمد بايد تا ميزان‌ مخارج‌ تحمل‌ شده‌اي‌ که‌ احتمال‌ بازيافت‌ آن‌ وجود دارد شناسايي‌ شود، و
ب‌. مخارج‌ پيمان‌ بايد در دوره‌ وقوع‌ به عنوان‌ هزينه‌ شناسايي‌ شود.


22. در مراحل‌ اوليه‌ پيمان‌، غالباً وضعيت‌ به‌ صورتي‌ است‌ که‌ ماحصل‌ پيمان‌ را نمي‌توان‌ به‌گونه‌اي‌ قابل‌ اتکا براورد کرد. با اين حال‌، ممکن‌ است‌ اين‌ احتمال‌ وجود داشته‌ باشد که‌ واحد تجاري‌، مخارج‌ تحمل‌شده‌ پيمان‌ را بازيافت‌ کند. بنابراين‌، درآمد پيمان‌ تنها تا ميزان‌ مخارج‌ تحمل‌شده‌اي‌ که‌ انتظار بازيافت‌ آن‌ مي‌رود، شناسايي‌ مي‌گردد. از آنجا که‌ ماحصل‌ پيمان‌ را نمي‌توان‌ به‌گونه‌اي‌ قابل‌ اتکا براورد کرد، سودي‌ شناسايي‌ نمي‌شود. از سوي‌ ديگر اگرچه‌ ماحصل‌ پيمان‌ را نمي‌توان‌ به‌گونه‌اي‌ قابل‌اتکا براورد کرد، احتمال‌ دارد که‌ کل‌ مخارج‌ پيمان‌ از کل‌ درآمد پيمان‌ تجاوز کند. در چنين‌ مواردي‌، هرگونه‌ مازاد کل‌ مخارج‌ بر درآمد پيمان‌ طبق‌ بند 24 فوراً به عنوان‌ هزينه‌ دوره‌ شناسايي‌ مي‌شود.


23. در صورت‌ رفع‌ ابهاماتي‌ که‌ موجب‌ گرديده‌ است‌ تا ماحصل‌ پيمان‌ به‌گونه‌اي‌ اتکا پذير قابل‌ براورد نباشد، درآمد و هزینه‌ پيمان‌ بلندمدت‌، بايد به‌ جاي‌ بند 21 طبق بند 19 شناسايي‌ شود.


24. هرگاه‌ انتظار رود که‌ پيمان‌ منجر به‌ زيان‌ گردد (کل‌ مخارج‌ پيمان‌ از کل‌ درآمد پيمان‌ تجاوز کند)، بايد زيان‌ مربوط‌، فوراً به عنوان‌ هزينه‌ دوره‌ شناسايي‌ شود.


25 .چنانچه‌ فزوني‌ کل‌ مخارج‌ پيمان‌ بر درآمد آن‌ محتمل‌ باشد، زيان‌ قابل‌ پيش‌بيني‌ بايد فوراً به عنوان‌ هزينه‌ دوره‌ شناسايي‌ شود. در تعيين‌ کل‌ مخارج‌ پيمان‌ نه‌ تنها مجموع‌ مخارج‌ تا تاريخ‌ ترازنامه‌ و مجموع‌ مخارج‌ تخميني‌ بعدي‌ تا مرحله‌ تکميل‌ مد نظر قرار مي‌گيرد، بلکه‌ مخارج‌ آتي‌ کارهاي‌ اصلاحي‌، کارهاي‌ تضميني‌ و هرگونه‌ کارهاي‌ مشابهي‌ که‌ تحت‌ شرايط‌ پيمان‌ قابل‌ بازيافت‌ نيست‌، نيز در محاسبه‌ منظور مي‌شود. در بررسي‌ مخارج‌ تخميني‌ بعدي‌ تا مرحله‌ تکميل‌ و نيز مخارج‌ آتي‌، افزايشهاي‌ احتمالي‌ حقوق‌ و دستمزد، قيمت‌ مواد و مصالح‌ و ساير مخارج‌ پيمان‌ نيز در نظر گرفته‌ مي‌شود. همچنين‌ در مواردي‌ که‌ پيمانهاي‌ غير سودآور، داراي‌ چنان‌ ابعادي‌ باشد که‌ بتوان‌ انتظار داشت‌ بخش‌ قابل‌ توجهي‌ از ظرفيت‌ واحد تجاري‌ را براي‌ مدت‌ زيادي‌ اشغال‌ کند، مخارج‌ اداري‌ مربوط‌ را که‌ قرار است‌ واحد تجاري‌ طي‌ مدت‌ تکميل‌ پيمان‌ متحمل‌ گردد نيز در محاسبه‌ رقم‌ زيان‌ قابل‌ پيش‌بيني‌ منظور مي‌شود. به علاوه‌ در تعيين‌ درآمد پيمان‌ موارد مندرج‌ در بند 7 (ب‌) نيز مد نظر قرار مي‌گيرد. در پيوست‌ اين‌ استاندارد نمونه‌هايي‌ در مورد برخي‌ انواع‌ نتايج‌ احتمالي‌ پيمانهاي‌ بلندمدت‌ ارائه‌ شده‌ است‌.


ساير ملاحظات‌ مربوط‌ به‌ شناخت‌ اقلام‌ مرتبط‌ با پيمان‌ بلندمدت‌
26. آن‌ بخش‌ از مخارج‌ تحمل‌شده‌ پيمان‌ که‌ با فعاليت‌ آتي‌ آن‌ مرتبط‌ است‌، به‌ شرط‌ آنکه‌ بازيافت‌ آن‌ محتمل‌ باشد، به عنوان‌ دارايي‌ شناسايي‌ و تحت‌ سرفصل‌ پيمان‌ در جريان‌ پيشرفت‌ طبقه‌بندي‌ مي‌شود.


27. ماحصل‌ پيمان‌ بلندمدت‌ را تنها زماني‌ مي‌توان‌ به‌گونه‌اي‌ قابل‌ اتکا براورد کرد که‌ جريان‌ منافع‌ اقتصادي‌ آتي‌ مربوط‌ به‌ پيمان‌ به‌ درون‌ واحد تجاري‌ محتمل‌ باشد. با اين حال‌، هرگاه‌ در مورد قابليت‌ وصول‌ مبلغ‌ منظور شده‌ در درآمد پيمان‌ و شناسايي‌ شده‌ در صورت‌ سود و زيان‌ ابهامي‌ به‌ وجود آيد، مبلغ‌ غير قابل‌ وصول‌ يا مبلغي‌ که‌ احتمال‌ عدم‌ بازيافت‌ آن‌ مي‌رود به عنوان‌ هزينه‌ و نه‌ تعديل‌ درآمد پيمان‌ شناسايي‌ مي‌شود.


28. در پيمانهاي‌ مقطوع‌، ماحصل‌ پيمان‌ بلندمدت‌ را زماني‌ مي‌توان‌ به‌گونه‌اي‌ قابل‌ اتکا اندازه‌گيري‌ کرد که‌ تمامي‌ شرايط‌ زير برقرار باشد:
الف ‌. درآمد پيمان‌ را بتوان‌ به‌گونه‌اي‌ قابل‌ اتکا اندازه‌گيري‌ کرد،
ب. جريان‌ ورودي‌ منافع‌ اقتصادي‌ مرتبط‌ با پيمان‌ به‌ واحد تجاري‌ محتمل‌ باشد،
ج‌. مخارج‌ پيمان‌ تا زمان‌ تکميل‌ پيمان‌ و همچنين‌ درصد تکميل‌ پيمان‌ در تاريخ‌ ترازنامه‌ را بتوان‌ به‌گونه‌اي‌ قابل‌ اتکا اندازه‌گيري‌ کرد، و
د‌. مخارج‌ مربوط‌ به‌ پيمان‌ را بتوان‌ به‌ وضوح‌ تشخيص‌ داد و به‌گونه‌اي‌ قابل‌ اتکا اندازه‌گيري‌ کرد تا مقايسه‌ مخارج‌ واقعي‌ تحمل‌شده‌ پيمان‌ با براوردهاي‌ قبلي‌ آنها ميسر گردد.


29. در پيمانهاي‌ اماني‌، ماحصل‌ پيمان‌ بلندمدت‌ را زماني‌ مي‌توان‌ به‌گونه‌اي‌ قابل‌ اتکا اندازه‌گيري‌ کرد که‌ کليه‌ شرايط‌ زير برقرار باشد :
الف‌. جريان‌ ورودي‌ منافع‌ اقتصادي‌ مرتبط‌ با پيمان‌ به‌ واحد تجاري‌ محتمل‌ باشد، و
ب‌. مخارج‌ مربوط‌ به‌ پيمان‌ را اعم‌ از اينکه‌ طبق‌ مفاد پيمان‌ مشخصاً قابل‌ بازيافت‌ باشد يا نباشد، بتوان‌ به‌ وضوح‌ تشخيص‌ داد و به‌گونه‌اي‌ قابل‌ اتکا اندازه‌گيري‌ کرد.


30. واحد تجاري‌ عموماً پس‌ از انعقاد پيماني‌ که‌ دربرگيرنده‌ موارد زير باشد، مي‌تواند براوردي‌ قابل اتکا از ماحصل‌ پيمان‌ به‌ دست‌ آورد:
الف ‌. حقوق‌ قابل‌ اعمال‌ طرفين‌ قرارداد در مورد موضوع‌ پيمان‌،
ب‌. مابه‌ازايي‌ که‌ قرار است‌ مبادله‌ شود، و
ج‌. نحوه‌ و شرايط‌ تسويه‌ پيمان‌.


31. ميزان‌ تکميل‌ پيمان‌ به‌ طرق‌ مختلف‌ قابل‌ تعيين‌ است‌. واحد تجاري‌، روشي‌ را که‌ کار انجام‌ شده‌ را به‌گونه‌اي‌ قابل‌ اتکا اندازه‌گيري‌ مي‌کند بکار مي‌گيرد. باتوجه‌ به‌ ماهيت‌ پيمان‌، روشها ممکن‌ است‌ شامل‌ موارد زير باشد:
الف ‌. نسبت‌ مخارج‌ تحمل‌شده‌ پيمان‌ براي‌ کار انجام‌ شده‌ تا تاريخ‌ ترازنامه‌ به‌ کل‌ مخارج‌ براوردي‌ پيمان‌،
ب. ارزيابي‌ کار انجام‌ شده‌، يا
ج. نسبت‌ مقدار کار انجام‌ شده‌ به‌ کل‌ کار پيمان‌.

مبالغ‌ دريافتي‌ و دريافتني‌ بابت‌ پيشرفت‌ کار و نيز پيش‌دريافت‌ از کارفرمايان‌ معمولاً منعکس‌کننده‌ کار انجام‌ شده‌ نيست‌.


32. چنانچه‌ ميزان‌ تکميل‌ با مراجعه‌ به‌ مخارج‌ تحمل‌شده‌ پيمان‌ تا تاريخ‌ ترازنامه‌ تعيين‌ گردد، تنها آن‌ بخش‌ از مخارج‌ پيمان‌ که‌ منعکس‌ کننده‌ کار انجام‌ شده‌ است‌ در مخارج‌ تحمل‌شده‌ پيمان‌ تا تاريخ‌ ترازنامه‌ منظور مي‌گردد. مثالهايي‌ از مخارج‌ پيمان‌ که‌ در مخارج‌ تحمل‌شده‌ منظور نمي‌شود عبارت‌ است‌ از :
الف‌. مخارج‌ پيمان‌ که‌ مرتبط‌ با فعاليت‌ آتي‌ پيمان‌ است‌، از قبيل‌ مواد و مصالح‌ تحويلي‌ به‌ کارگاه‌ يا کنار گذاشته‌ شده‌ جهت‌ پيمان‌ که‌ تاکنون‌ در پيمان‌ مربوط‌ استفاده‌ نشده‌ است‌ (به‌ جز مواد و مصالحي‌ که‌ مشخصاً جهت‌ پيمان‌ مزبور ساخته‌ شده‌ باشد)، و
ب. مبالغ‌ پرداختي‌ به‌ پيمانکاران‌ دست‌ دوم‌ قبل‌ از انجام‌ کار مندرج‌ در پيمان‌ فرعي‌.


33. آن‌ بخش‌ از مخارج‌ پيمان‌ که‌ بازيافت‌ آن‌ غير محتمل‌ است‌ فوراً به عنوان‌ هزينه‌ شناسايي‌ مي‌شود. نمونه‌هايي‌ از اين‌ مخارج‌ مربوط‌ به‌ پيمانهايي‌ مي‌شود که‌:
الف‌. به‌ طور کامل‌ قابل‌ اجرا نيست‌ بدين‌ معني‌ که‌ اعتبار آن‌ به‌ گونه‌اي‌ جدي‌ مورد سؤال‌ است‌،
ب‌. تکميل‌ آنها منوط‌ به‌ نتيجه‌ دعاوي‌ حقوقي‌ در جريان‌ يا مقررات‌ قانوني‌ درحال‌ تصويب‌ باشد،
ج. احتمال‌ مصادره‌ يا تخريب‌ اموال‌ آنها برود،
د. کارفرماي‌ آنها قادر به‌ ايفاي‌ تعهدات‌ خود طبق‌ پيمان‌ نباشد، و
ﻫ. پيمانکار آنها قادر به‌ تکميل‌ پيمان‌ يا ايفاي‌ تعهدات‌ خود طبق‌ پيمان‌ نباشد.


تغيير در براوردها
34 .اثر تغيير در براورد درآمد يا مخارج‌ پيمان‌ يا اثر تغيير در براورد ماحصل‌ پيمان‌ که‌ از براوردهاي‌ جاري‌ درآمد و مخارج‌ پيمان‌ ناشي‌ مي‌شود، طبق‌ استاندارد حسابداري‌ شماره ‌6 با عنوان گزارش‌ عملکرد مالي، تغيير در براورد حسابداري‌ تلقي‌ مي‌شود.


افشا در ترازنامه‌
35. پيمانهاي‌ بلندمدت‌ را بايد به‌ شرح‌ زير در ترازنامه‌ افشا کرد :
الف. مازاد درآمد شناسايي‌ شده‌ انباشته‌ پيمان‌ بر مبالغ‌ دريافتي‌ و دريافتني‌ بابت‌ پيشرفت‌ کار تا تاريخ‌ ترازنامه‌ بايد به عنوان‌ مبلغ‌ قابل‌ بازيافت‌ پيمان‌ طبقه‌ بندي‌ گردد و به طور جداگانه‌ تحت‌ سرفصل‌ حسابهاي‌ دريافتني‌ منعکس‌ شود.
ب‌. پيش‌دريافت‌ پيمان‌ (يعني‌ بخشي‌ از مبالغ‌ دريافتي‌ توسط‌ پيمانکار که‌ کار مربوط‌ به‌ آن‌ تا تاريخ‌ ترازنامه‌ انجام‌ نشده‌ است‌) بايد در سرفصل‌ پيش‌دريافتها در ترازنامه‌ منظور شود.
ج‌. مخارج‌ تحمل‌ شده‌ انباشته‌ پس‌ از کسر مبالغ‌ هزينه‌ شناسايي‌ شده‌ انباشته‌ (خالص‌ بهاي‌ تمام‌ شده‌) و به‌ کسر زيانهاي‌ قابل‌ پيش‌بيني‌، به عنوان‌ مانده‌ پيمانهاي‌ بلندمدت‌ طبقه‌بندي‌ و به طور جداگانه‌ تحت‌ سرفصل‌ پيمانهاي‌ درجريان‌ پيشرفت‌ در ترازنامه‌ منعکس‌ گردد.
د‌. مازاد ذخيره‌ زيانهاي‌ قابل‌ پيش‌بيني‌ بر مخارج‌ تحمل‌شده‌ انباشته‌ (پس‌ از کسر مبالغ‌ هزينه‌ شناسايي‌ شده‌ انباشته‌) بايد به عنوان‌ ذخيره‌ زيانهاي‌ قابل‌ پيش‌بيني‌ طبقه‌بندي‌ و تحت‌ سرفصل‌ ذخايـر در ترازنامه‌ منعکس‌ شود.
ﻫ‌. مبلغ‌ سپرده‌هاي‌ کسر شده‌ قابل‌ استرداد از قبيل‌ سپرده‌ حسن‌ انجام‌ کار و سپرده‌ بيمه‌ بايد تحت‌ سرفصل‌ حسابهاي‌ دريافتني‌ در ترازنامه‌ منعکس‌ شود.


ملاحظات‌ مربوط‌ به‌ انعکاس‌ مبلغ‌ قابل‌ بازيافت‌ پيمانها
36. طبقه‌بندي‌ ” مبلغ‌ قابل‌ بازيافت‌ پيمانها“ تحت‌ سرفصل‌ حسابهاي‌ دريافتني‌، مفهومي‌ تقريباً نا آشنا و مستلزم‌ اعمال‌ دقت‌ است‌.


37. تعيين‌ لحظه‌اي‌ که‌ مالکيت‌ کار تکميل‌ شده‌ از پيمانکار به‌ کارفرما انتقال‌ مي‌يابد، موضوعي‌ پيچيده‌ است‌ که‌ به‌ شکل‌ قانوني‌ و نحوه‌ عمل‌ در صنعت‌ مربوط‌ بستگي‌ دارد. ” مبلغ‌ قابل‌ بازيافت‌ پيمانها“ ممکن‌ است‌ از نظر شکل‌ دقيق‌ قانوني‌، ” وضعيت‌ قراردادي‌“ يک‌ بدهکار را نداشته‌ باشد. با اين حال‌ هرگاه‌ انعکاس‌ محتواي‌ معامله‌ مورد لزوم‌ باشد، موضوع‌ فوق‌ نبايد مانع‌ انعکاس‌ ” حسابهاي‌ دريافتني‌“ در حسابها شود.


38. ”مبلغ‌ قابل‌ بازيافت‌ پيمانها“ بيانگر مازاد ارزش‌ کار انجام‌ شده‌ تا تاريخ‌ ترازنامه‌ (که‌ به عنوان‌ درآمد شناسايي‌ شده‌) بر کل‌ مبالغ‌ دريافتي‌ و دريافتني‌ بابت‌ پيشرفت‌کار است‌. بدين‌ ترتيب‌ ميزان‌ و قابليت‌ بازيافت‌ مانده‌ فوق‌، بر تعيين‌ مناسب‌ ارزش‌ کار انجام‌ شده‌ مبتني‌ است‌. مانده‌ مذکور از فرآيند شناخت‌ درآمد پيمان‌ ناشي‌ مي‌شود. در واقع‌، اين‌ مانده‌ بيانگر درآمد تحقق‌ يافته‌ دريافتني‌ است‌ و مشخصات‌ يک‌ ” حساب‌ دريافتني‌“ را دارا مي‌باشد.


افشا در صورت‌ سود و زيان‌
39. صورت‌ سود و زيان‌ بايد اقلام‌ زير را به طور جداگانه‌ منعکس‌ کند:
الف. درآمد شناسايي‌ شده‌ دوره‌ (درآمد پيمان‌).
ب‌. هزينه‌ شناسايي‌ شده‌ دوره‌ (بهاي‌ تمام‌شده‌ پيمان‌) شامل‌ هزينه‌ شناسايي‌ شده‌ پيمان‌ طي‌ دوره‌ و زيان‌ قابل‌ پيش‌بيني‌ شناسايي‌ شده‌ طي‌ دوره‌.


افشاي‌ رويه‌هاي‌ حسابداري‌
40. واحد تجاري‌ بايد با توجه‌ به‌ الزامات‌ استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 1 موارد زير را در يادداشتهاي‌ توضيحي‌ افشا کند:
الف. روشهاي‌ تعيين‌ درآمد شناسايي‌ شده‌ دوره‌.
ب‌. روشهاي‌ تعيين‌ مرحله‌ تکميل‌ پيمان‌ درجريان‌ پيشرفت‌.


تاريخ‌ اجرا
41. الزامات‌ اين‌ استاندارد در مورد کليه‌ صورتهاي‌ مالي‌ که‌ دوره‌ مالي‌ آنها ازتاريخ‌ 1/1/1380 و بعد از آن‌ شروع‌ مي‌شود، لازم‌الاجراست‌.


مطابقت‌ با استانداردهاي‌ بين‌المللي‌ حسابداري‌
42. با اجراي‌ الزامات‌ اين‌ استاندارد مفاد استاندارد بين‌المللي‌ حسابداري‌ شماره‌ 11 با عنوان‌ قراردادهاي‌ پيمانکاري‌ نيز رعايت‌ مي‌شود.


 
پيوست‌
تشريح‌ کاربرد استاندارد

 


   اين‌ پيوست‌ تنها جنبه‌ تشريحي‌ دارد و بخشي‌ از استاندارد حسابداري‌ را تشکيل‌ نمي‌دهد. هدف‌ پيوست‌، تشريح‌ کاربرد استاندارد در رابطه‌ با نحوه‌ محاسبه‌، افشا و انعکاس‌ اقلام‌ مرتبط‌ با پيمانهاي‌ بلندمدت‌ در صورتهاي‌ مالي‌ مي‌باشد. در اين‌ پيوست‌ همچنين‌، نمونه‌هايي‌ در مورد برخي از انواع‌ نتايج‌ احتمالي‌ پيمانهاي‌ بلندمدت‌ ارائه‌ شده‌ است‌.


تشريح‌ يک‌ مثال‌
جدول‌ مندرج‌ در صفحه‌ بعد وضعيت‌ پيمانهاي‌ ساختماني‌ مختلف‌ يک‌ پيمانکار را در پايان‌ سال‌ اول‌ عمليات‌ نشان‌ مي‌دهد. در اين‌ مثال‌، تمامي‌ مخارج‌ تحمل‌شده‌ پيمان‌ به‌ صورت‌ نقدي‌ پرداخت‌ شده‌ و وجه‌ صورت‌ وضعيت‌هاي‌ صادره‌ و مبالغ‌ پيش‌دريافت‌ تماماً نقد دريافت‌ شده‌ است‌. مخارج‌ تحمل‌ شده‌ پيمانهاي‌ شماره‌ 2، 3 و 5 شامل‌ بهاي‌ تمام‌ شده‌ مواد و مصالحي‌ است‌ که‌ براي‌ اين‌ پيمانها خريداري‌ شده‌ ليکن‌ تا تاريخ‌ ترازنامه‌ در پيمان‌ مربوط‌ استفاده‌ نگرديده‌ است‌. در رابطه‌ با پيمانهاي‌ شماره‌ 2، 3 و 5، کارفرما مبالغي‌ را به‌ پيمانکار پرداخت‌ کرده‌ که‌ کار مربوط‌ به‌ آن‌ تا تاريخ‌ ترازنامه‌ انجام‌ نشده‌ است‌.

الف‌. کاربرگ‌ نحوه‌ محاسبه‌ و انعکاس‌ پيمانهاي‌ بلندمدت‌ در صورتهاي‌ مالي‌ اساسي‌

 
ب. نحوه‌ افشاي‌ رويه‌هاي‌ حسابداري‌ مربوط‌ به‌ پيمانهاي‌ بلندمدت‌
   نمونه‌اي‌ از رويه‌ مربوط‌ به‌ شناسايي‌ درآمد پيمان‌ طي‌ دوره‌ و روش‌ تعيين‌ ميزان‌ تکميل‌ پيمان‌ درجريان‌ پيشرفت‌ به‌ قرار زير است‌:
   1. ب‌. رويه‌ شناسايي‌ درآمد پيمان‌ طي‌ دوره‌
درآمد پيمان‌، بيانگر ارزش‌ کار انجام‌ شده‌ طي‌ سال‌ مي‌باشد که‌ با توجه‌ به ميزان‌ تکميل‌ پيمان‌ طبق‌ روش‌ مندرج‌ در بند زير محاسبه‌ گرديده‌ و درنتيجه‌ دربرگيرنده‌ مبالغ‌ صورت‌ وضعيت‌ نشده‌ نيز مي‌باشد. جهت‌ کليه‌ زيانهاي‌ قابل‌ پيش‌بيني‌ تا تکميل‌ هر پيمان‌ ذخيره‌ لازم‌ محاسبه‌ و در حسابها منظور مي‌شود.


   2. ب‌. روش‌ تعيين‌ ميزان‌ تکميل‌ پيمان‌
ميزان‌ تکميل‌ پيمان‌ با استفاده‌ از نسبت‌ مخارج‌ تحمل‌شده‌ پيمان‌ جهت‌ کار انجام‌ شده‌ تا تاريخ‌ ترازنامه‌ به‌ براورد کل‌ مخارج‌ پيمان‌ تعيين‌ مي‌شود.

ج‌. نحوه‌ افشاي‌ اقلام‌ مرتبط‌ با پيمانهاي‌ بلندمدت‌ در يادداشتهاي‌ توضيحي‌
1. ج. يادداشت‌ پيمان‌ درجريان‌ پيشرفت‌


وضعيت‌ پيمانهاي‌ درجريان‌ پيشرفت‌ در تاريخ‌ ترازنامه‌ به‌ شرح‌ زير است‌:


2. ج‌. يادداشتهاي‌ مرتبط‌ با بدهي‌ کارفرمايان‌ بابت‌ صورت‌حسابهاي‌ صادره‌ و سپرده‌هاي‌ مکسوره‌، مبلغ‌ قابل‌ بازيافت‌ پيمانها و پيش‌دريافتها
طبق‌ استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 1 با عنوان‌ ” نحوه‌ ارائه‌ صورتهاي‌ مالي‌“، با توجه‌ به‌ ماهيت‌ يا ميزان‌ پيمانهاي‌ درجريان‌ پيشرفت‌، صورت‌ريز اقلام ‌تشکيل‌دهنده‌ سرفصلهاي‌ فوق‌ به‌ همراه‌ ساير اطلاعات‌ لازم‌ در يادداشتهاي‌ توضيحي‌ ارائه‌ مي‌شود.

3. ج ‌. يادداشت‌ درآمد و بهاي‌ تمام‌ شده‌ پيمان‌


سرفصلهاي‌فوق‌ متشکل‌ از اقلام‌ زير است‌:


 


4. ج ‌.  به دليل‌ ارائـه‌ ارقام‌ مرتبط‌ با اولين‌ سال‌ فعاليت‌ پيمانکار، اقلام‌ مقايسه‌اي‌ در يادداشتهاي‌ فوق‌ فاقـد مانـده‌ است‌.

جستجو