استاندارد حسابداري شماره 25
گزارشگري بر حسب قسمتهاي مختلف
فهرست مندرجات
• مقدمه
• دامنه کاربرد
• تعاريف
• تشخيص قسمتهاي قابل گزارش
• رويههاي حسابداري قسمت
• افشا
• تاريخ اجرا
• مطابقت با استانداردهاي بينالمللي حسابداري
• پيوست: نمونه گزارشگري بر حسب قسمتهاي مختلف
این استاندارد باید با توجه به ” مقدمهای بر استانداردهای حسابداری“ مطالعه و بکارگرفته شود. ("مقدمه ای بر استانداردهای حسابداری" با " مفاهیم نظری گزارشگری مالی" تلفیق گردید)
مقدمـه
1. هدف اين استاندارد، تجويز مباني گزارشگري اطلاعات مالي بر حسب قسمتهاي مختلف يک واحد تجاري است. اين اطلاعات در مورد انواع مختلف محصولات و خدمات ارائه شده و نيز مناطق جغرافيايي مختلف عمليات واحد تجاري است که به استفادهکنندگان صورتهاي مالي در موارد زير کمک ميکند :
الف. درک بهتر عملکرد گذشته واحد تجاري،
ب. ارزيابي بهتر مخاطرات و بازدههاي واحد تجاري، و
ج. قضاوتهاي آگاهانهتر در مورد کل واحد تجاري.
2. برخي واحدهاي تجاري، محصولات و خدمات متنوعي توليد و ارائه ميکنند يا در مناطق جغرافيايي متفاوتي فعاليت دارند که از نرخهاي سودآوري، فرصتهاي رشد، انتظارات آتي و مخاطرات مختلفي برخوردارند. اطلاعات در مورد انواع مختلف محصولات و خدمات يک واحد تجاري و عمليات آن در مناطق جغرافيايي متفاوت، که اغلب اطلاعات قسمت ناميده ميشود، براي ارزيابي مخاطرات و بازدههاي يک واحد تجاري مفيد است.
دامنه کاربرد
3. کليه واحدهاي تجاري که اوراق سهام آنها به عموم عرضه ميشود يا در جريان انتشار عمومي است بايد الزامات اين استاندارد را رعايت کند.
4. ساير واحدهاي تجاري چنانچه داوطلبانه در صورتهاي مالي تهيه شده براساس استانداردهاي حسابداري، اطلاعات بر حسب قسمتهاي مختلف را افشا نمايند، بايد الزامات اين استاندارد را به طور کامل رعايت کنند.
5. هنگام ارائه مجموعه صورتهاي مالي جداگانه واحد تجاري اصلي همراه صورتهاي مالي تلفيقي، اطلاعات مربوط به قسمتها فقط در صورتهاي مالي تلفيقي ارائه ميشود.
تعاريف
6. اصطلاحات ذيل در اين استاندارد با معاني مشخص زير بکار رفته است :
الف. ماهيت محصولات يا خدمات،
ب. ماهيت فرآيندهاي توليد،
ج. نوع يا طبقه مشتريان براي محصولات يا خدمات،
د. روشهاي توزيع محصولات يا ارائه خدمات، و
ﻫ . ماهيت مقررات مربوط، براي مثال، مقررات بانکي و بيمهاي.
الف. تشابه شرايط اقتصادي و سياسي،
ب. روابط بين عمليات در مناطق جغرافيايي مختلف،
ج. مجاورت عمليات،
د. مخاطرات خاص ناشي از عمليات در مناطق مشخص،
ﻫ. مقررات کنترل ارز، و
و. مخاطرات نوسانات ارزي.
7. منشاء اصلي مخاطرات بر چگونگي سازماندهي و اداره واحدهاي تجاري اثر ميگذارد. بنابراين، ساختار سازماني و سيستم گزارشگري مالي داخلي واحد تجاري مبنايي براي تشخيص قسمتهاي آن است. مخاطرات و بازدههاي يک واحد تجاري، هر دو تحت تأثير محل جغرافيايي عمليات و نيز بازارهاي آن قرار ميگيرد. در نتيجه، قسمتهاي جغرافيايي ميتواند يکي از دو مورد زير باشد :
الف . محل استقرار تجهيزات توليد يا ارائه خدمت و ساير داراييهاي واحد تجاري، يا
ب. محل بازارها و مشتريان آن.
8. تعيين قسمتهاي تجاري يا جغرافيايي جداگانه نيازمند قضاوت است. مديريت واحد تجاري براي اعمال اين قضاوت، هدف گزارشگري اطلاعات مالي قسمت را با توجه به اين استاندارد و خصوصيات کيفي اطلاعات مالي (طبق مفاهيم نظري گزارشگري مالي) در نظر ميگيرد. خصوصيات کيفي شامل مربوط بودن، قابل اتکا بودن و قابل مقايسه بودن اطلاعاتي است که در مورد گروههاي مختلف محصولات و خدمات واحد تجاري و عمليات آن در مناطق جغرافيايي خاص گزارش ميشود. همچنين خصوصيات کيفي شامل مفيد بودن اطلاعات مالي براي ارزيابي مخاطرات و بازده کل واحد تجاري است.
9. نمونههايي از داراييهاي قسمت شامل داراييهاي جاري مرتبط با فعاليتهاي عملياتي قسمت، داراييهاي ثابت مشهود، داراييهاي موضوع اجارههاي سرمايهاي و داراييهاي نامشهود است. اگر استهلاک يک دارايي در هزينه عملياتي قسمت منظور شود، دارايي مربوط نيز جزء داراييهاي قسمت قرار ميگيرد. داراييهاي قسمت، داراييهاي مورد استفاده براي مقاصد عمومي واحد تجاري يا دفتر مرکزي را دربر نميگيرد. داراييهاي قسمت در صورتي شامل داراييهاي مورد استفاده مشترک دو يا چند قسمت است که مبنايي منطقي براي تخصيص وجود داشته باشد. داراييهاي قسمت دربرگيرنده سرقفلي است که مستقيماً قابل انتساب يا بطور منطقي قابل تخصيص به قسمت است و هزينه عملياتي قسمت شامل استهلاک سرقفلي مربوط است.
10. نمونههايي از بدهيهاي قسمت شامل حسابها و اسناد پرداختني تجاري و ساير حسابها و اسناد پرداختني، پيشدريافت از مشتريان و ذخيرههاي تضمين محصول است. بدهيهاي قسمت شامل تسهيلات دريافتي، بدهيهاي مربوط به داراييهاي موضوع اجارههاي سرمايهاي و ساير بدهيهايي نيست که براي مقاصد تأمين مالي و نه عملياتي تحمل ميشود. اگر هزينه سود تضمينشده در نتيجه عمليات قسمت منعکس شود، بدهي مربوط جزء بدهيهاي قسمت قرار ميگيرد. بدهيهاي قسمتهايي که عمليات آنها عمدتاً ماهيت مالي ندارد، شامل تسهيلات دريافتي و بدهيهاي مشابه نيست، زيرا نتيجه عمليات قسمت بيانگر سود يا زيان عملياتي و نه سود يا زيان پس از هزينههاي مالي است.
11. اندازهگيري داراييها و بدهيهاي قسمت شامل تعديلات مبالغ دفتري قبلي داراييها و بدهيهاي قابل تشخيص قسمت يک واحد تجاري است که در ترکيب واحدهاي تجاري تحصيلشده و حسابداري آن به روش خريد است. همچنين اگر داراييهاي ثابت مشهود بعد از تحصيل، با توجه به نحوه عمل مجاز جايگزين، تجديد ارزيابي شود داراييهاي قسمت براساس مبالغ تجديد ارزيابي شده اندازهگيري ميشود.
12. درآمد عملياتي قسمت، هزينه عملياتي قسمت، داراييهاي قسمت و بدهيهاي قسمت، پيش از حذف ماندهها و معاملات درون گروهي، به عنوان جزئي از فرايند تلفيق، تعيين ميگردد، مگر اينکه چنين ماندهها و معاملات درون گروهي، بين واحدهاي تجاري گروه در درون يک قسمت باشد.
13. رويههاي حسابداري اصلي قسمت همان رويههايي است که در تهيه و ارائه صورتهاي مالي واحد تجاري استفاده ميشود. علاوه براين، رويههاي حسابداري قسمت شامل رويههايي است که مختص گزارشگري قسمت است. تشخيص قسمتها، روش قيمتگذاري انتقالات بين قسمتها و مباني تخصيص درآمدها و هزينههاي عملياتي به قسمتها نمونههايي از اين رويههاي خاص ميباشد.
تشخيص قسمتهاي قابل گزارش
14. قسمت تجاري يا قسمت جغرافيايي در صورتي بايد به عنوان قسمت قابل گزارش مشخص شود که اکثر درآمد عملياتي آن از فروش به مشتريان برون سازماني عايد گردد، و
الف. درآمد عملياتي حاصل از فروش به مشتريان برون سازماني و معاملات با ساير قسمتها، حداقل 10 درصد جمع درآمد تمام قسمتها اعم از برون سازماني يا داخلي باشد، يا
ب. نتيجه عمليات قسمت اعم از سود يا زيان حداقل 10 درصد مجموع سود عملياتي قسمتهاي سود ده يا مجموع زيان عملياتي قسمتهاي زيان ده، هر کدام که قدر مطلق آن بزرگتر است، باشد، يا
ج. داراييهاي آن حداقل 10 درصد جمع داراييهاي تمام قسمتها باشد.
15. اگر جمع درآمد عملياتي از فروش به مشتريان برونسازماني که قابل انتساب به قسمتهاي قابل گزارش است کمتر از 75 درصد جمع درآمد عملياتي تلفيقي يا درآمد عملياتي واحد تجاري باشد، بايد قسمتهاي ديگري به عنوان قسمتهاي قابل گزارش مشخص شود، حتي اگر آن قسمتها زير آستانههاي 10 درصد بند 14 باشد. اين عمل تا آنجا ادامه مييابد که مجموع درآمد عملياتي قسمتهاي قابل گزارش حداقل 75 درصد جمع درآمد عملياتي تلفيقي يا درآمد عملياتي واحد تجاري باشد.
16. قسمت يا قسمتهايي که زير تمام آستانههاي اهميت طبق بند 14 قرار ميگيرد و مشمول بند 15 نميشود بايد به طور جداگانه تحت عنوان ساير (قسمتهاي تخصيص نيافته) گزارش گردد.
17. آستانـههـاي 10 درصـد در اين استاندارد تنهـا براي مشخص کـردن قسمتهاي تجاري و جغرافيايي قابل گزارش است و رهنمودي براي تعيين اهميت در هيچ يک از ديگر جنبههاي گزارشگري مالي ارائه نميکند.
18. قسمتي که در دوره قبل به دليل احراز يکي از آستانههاي 10 درصد مربوط به عنوان قسمت قابل گزارش تعيين شده است، چنانچه برمبناي قضاوت مديريت واحد تجاري همچنان داراي اهميت باشد بايد براي دوره جاري نيز به عنوان قسمت قابل گزارش تلقي شود حتي اگر درآمد عملياتي، نتيجه عمليات و داراييهاي آن بيش از آستانههاي 10 درصد نباشد.
19. چنانچه قسمتي به دليل احراز يکي از آستانههاي 10 درصد، در دوره جاري به عنوان قسمت قابل گزارش تعيين شود، اطلاعات مقايسهاي دوره قبل آن بايد ارائه مجدد شود، به استثناي مواردي که انجام اين کار عملي نباشد.
رويههاي حسابداري قسمت
20. اطلاعات قسمت بايد براساس همان رويههاي حسابداري تهيه شود که براي تهيه و ارائه صورتهاي مالي تلفيقي يا صورتهاي مالي واحد تجاري، بکار گرفته شده است.
21. از آنجا که هدف اطلاعات قسمت، کمک به استفادهکنندگان براي درک بهتر واحد تجاري و انجـام قضاوتهاي آگاهانهتر در مـورد واحـد تجـاري به عنوان يک مجموعه است، اين استاندارد در تهيه اطلاعات قسمت، استفاده از رويههاي حسابداري بکار گرفته شده در واحد تجاري را الزامي ميداند. اين به معناي آن نيست که رويههاي حسابداري تلفيقي يا رويههاي حسابداري واحد تجاري براي قسمتهاي قابل گزارش، همانند آنکه آن قسمتها واحدهاي گزارشگري جداگانهاي هستند، بهکار رود. ارقام محاسبهشده در نتيجه به کارگيري يک رويه حسابداري خاص در سطح واحد تجاري، در صورت وجود مبنايي منطقي، به قسمتها تخصيص مييابد. براي مثال، استهلاک ماشينآلات اغلب در سطح کل واحد تجاري محاسبه ميشود. اما ممکن است مبلغ کل استهلاک برمبناي ساعات کارکرد در هر قسمت تخصيص يابد.
22. داراييهايي که به طور مشترک توسط دو يا چند قسمت استفاده ميشود فقط در صورتي بايد به آن قسمتها تخصيص يابد که درآمدها و هزينههاي عملياتي مربوط به آن داراييها نيز به همان قسمتها تخصيص داده شود.
23. روش تخصيص اقلام دارايي، بدهي، درآمد عملياتي و هزينه عملياتي به قسمتها به عواملي از قبيل ماهيت اقلام، فعاليتهاي انجامشده توسط قسمت و استقلال نسبي آن بستگي دارد. مشخص کردن مبنايي واحد براي تخصيص که توسط تمام واحدهاي تجاري پذيرفتهشود، امکانپذير يا مناسب نيست. همچنين مجبور کردن واحدهاي تجاري به تخصيص اقلام دارايي، بدهي، درآمد عملياتي و هزينه عملياتي مشترک قسمت در صورتي که مبناي اين تخصيصها اختياري يا درک آن مشکل باشد، مناسب به نظر نميرسد. بعلاوه تعاريف درآمد عملياتي قسمت، هزينه عملياتي قسمت، داراييهاي قسمت و بدهيهاي قسمت به يکديگر مربوط است و تخصيصها بايد سازگار باشد. بنابراين داراييهايي که به طور مشترک مورد استفاده قسمتها قرار ميگيرد فقط در صورتي به آنها تخصيص مييابد که درآمدها و هزينههاي عملياتي مربوط به آن داراييها نيز به قسمتها تخصيص داده شود. براي مثال، يک دارايي فقط در صورتي در داراييهاي قسمت منعکس ميشود که استهلاک مربوط نيز در اندازهگيري نتيجه عمليات قسمت، منظور گردد.
افشا
24. واحد تجاري بايد موارد زير را براي هر قسمت قابل گزارش تجاري يا جغرافيايي مبتني بر مکان استقرار داراييها افشا کند :
الف. درآمد عملياتي قسمت ناشي از فروش به مشتريان برون سازماني و معاملات با ساير قسمتها، به طور جداگانه،
ب. نتيجه عمليات قسمت،
ج . جمع مبلغ دفتري داراييهاي قسمت،
د. بدهيهاي قسمت،
ﻫ. جمع اضافات داراييهاي ثابت مشهود و داراييهاي نامشهود هر قسمت طي دوره،
و. جمع مبلغ هزينه استهلاک داراييهاي ثابت مشهود و داراييهاي نامشهود هر دوره قسمت که در نتيجه عمليات آن قسمت منظور شده است، و
ز. جمع مبلغ ساير هزينههاي غيرنقدي عمده هر دوره قسمت که در هزينههاي عملياتي آن قسمت منظور شده است.
در مورد قسمت جغرافيايي مبتني بر مکان بازارها و مشتريان چنانچه با مکان استقرار داراييها متفاوت باشد و درآمد عملياتي آن از فروش به مشتريان برون سازماني برابر با حداقل 10 درصد جمع درآمد عملياتي واحد تجاري از فروش به تمام مشتريان برون سازماني باشد، واحد تجاري بايد درآمد عملياتي چنين قسمتهايي را به طور جداگانه افشا کند.
25. واحد تجاري بايد صورت تطبيق اطلاعات افشا شده براي قسمتهاي قابل گزارش و اطلاعات تجميعي در صورتهاي مالي تلفيقي يا صورتهاي مالي واحد تجاري را ارائه کند. براي اين منظور بايد درآمد عملياتي قسمت با درآمد عملياتي واحد تجاري از مشتريان برون سازماني (شامل افشاي مبلغ درآمد عملياتي واحد تجاري از مشتريان برون سازماني که در درآمد عملياتي هيچيک از قسمتها منظور نشده است)، نتيجه عمليات قسمت با سود يا زيان عملياتي واحد تجاري، داراييهاي قسمت با داراييهاي واحد تجاري و بدهيهاي قسمت با بدهيهاي واحد تجاري تطبيق داده شود.
26. در اندازهگيري و گزارشگري درآمد عملياتي قسمت ناشي از معاملات با ساير قسمتها، انتقالات بين قسمتها بايد برمبنايي اندازهگيري شود که واحد تجاري در عمل براي قيمتگذاري انتقالات استفاده ميکند. مبناي قيمتگذاري انتقالات بين قسمتها و هر تغيير مربوط بايد در صورتهاي مالي افشا شود.
27. تغييرات در رويههاي حسابداري بکار گرفته شده براي گزارشگري قسمت که تأثير عمدهاي بر اطلاعات قسمت دارد، بايد افشا شود. همچنين اطلاعات دوره گذشته قسمت براي مقاصد مقايسهاي بايد ارائه مجدد شود، مگر آنکه انجام اين کار عملي نباشد. اين افشا بايد شرحي از ماهيت تغيير، دلايل تغيير، اينکه اطلاعات مقايسهاي ارائه مجدد شده يا اينکه انجام اين کار غيرعملي است و اثر مالي تغيير را، در صورتي که به طور منطقي قابل تعيين باشد، دربرگيرد. چنانچه واحد تجاري نحوه تشخيص قسمتهاي خود را تغيير دهد و اطلاعات دوره گذشته قسمت را به دليل عملي نبودن برمبناي جديد ارائه مجدد نکند، به منظور مقايسه، واحد تجاري بايد اطلاعات قسمت را در سالي که نحوه تشخيص قسمتها را تغيير داده است، بر مبناي قسمتهاي قديم و جديد گزارش کند.
28. با تغييرات در رويههاي حسابداري بکار گرفته شده توسط واحد تجاري براساس استاندارد حسابداري شماره 6 با عنوان گزارش عملکرد مالي رفتار ميشود. براساس الزامات استاندارد ياد شده، تغيير در رويه حسابداري فقط بايد در صورتي انجام شود که تغيير به موجب قوانين آمره يا استانداردهاي جديد الزامي شود يا به ارائه مطلوبتر رويدادها يا معاملات در صورتهاي مالي واحد تجاري منجر شود.
29. برخي تغييرات در رويههاي حسابداري مانند تغييرات در نحوه تشخيص قسمتها و تغييرات در مباني تخصيص درآمدها و هزينههاي عملياتي، مشخصاً مربوط به گزارشگري قسمتهاست. اين تغييرات ميتواند تأثير عمدهاي بر اطلاعات قسمت گزارش شده داشته باشد، اما مجموع اطلاعات مالي گزارش شده براي واحد تجاري را تغيير نخواهد داد. براي اينکه استفادهکنندگان تغييرات را درک و روندها را ارزيابي کنند، اطلاعات مقايسهاي قسمت براي انعکاس آثار رويههاي حسابداري جديد، در صورت عملي بودن، ارائه مجدد ميشود.
30. براساس الزامات بند 26 براي مقاصد گزارشگري قسمت، انتقالات بين قسمتها بايد برمبنايي اندازهگيري شود که واحد تجاري در عمل براي قيمتگذاري آن انتقالات استفاده ميکند. چنانچه واحد تجاري روش قيمتگذاري انتقالات بين قسمتهاي خود را تغيير دهد، اگرچه اين تغيير به مثابه تغيير در رويه حسابداري نيست و نبايد براساس بند 27 اطلاعات مقايسهاي دوره گذشته قسمت ارائه مجدد شود، با اين حال طبق بند 26 افشاي اين تغيير الزامي است.
31. واحد تجاري بايد انواع محصولات و خدمات منظور شده در هر قسمت تجاري گزارش شده و نيز ترکيب هر قسمت جغرافيايي گزارش شده را افشا کند.
32. براي ارزيابي موضوعاتي از قبيل تغييرات در تقاضا، قيمت منابع مصرفي يا ساير عوامل توليد و توسعه محصولات و فرآيندهاي جايگزين در قسمت تجاري، لازم است که فعاليتهاي قسمت شناخته شود. همچنين براي ارزيابي تأثير تغييرات محيط اقتصادي و سياسي بر مخاطرات و نرخهاي بازده قسمت جغرافيايي، شناختن اجزاي آن قسمت جغرافيايي اهميت دارد.
33. قسمتهايي که قبلاً گزارش شده اما در دوره جاري آستانههاي کمي را احراز نکند، به طور جداگانه گزارش نميشود. براي مثال ممکن است به دليل کاهش در تقاضا يا تغيير در راهبرد مديريت يا به دليل فروش بخشي از عمليات قسمت يا ترکيب آن با ساير قسمتها، آن قسمت آستانهها را ديگر احراز نکند. توضيحي در مورد دلايل اينکه چرا قسمت گزارششده قبلي ديگر گزارش نميشود نيز ممکن است در تأييد انتظارات از کاهش بازارها و تغييرات در راهبردهاي واحد تجاري، مفيد باشد.
تاريخ اجرا
34. الزامات اين استاندارد در مورد کليه صورتهاي مالي که دوره مالي آنها از تاريخ 1/1/1381 و بعد از آن شروع ميشود، لازمالاجراست.
مطابقت با استانداردهاي بينالمللي حسابداري
35. به استثناي موارد زير، با اجراي الزامات اين استاندارد، مفاد استاندارد بينالمللي حسابداري شماره 14 با عنوان گزارشگري قسمتها نيز رعايت ميشود:
الف. طبق استاندارد بينالمللي حسابداري شماره 14 ” گزارشگري قسمتها“ مديريت بايد با توجه به منبع اصلي و ماهيت مخاطرات و بازدههاي يک واحد تجاري، قسمت تجاري يا قسمت جغرافيايي را به عنوان مبناي اوليه گزارشگري مشخص کند. در رابطه با مبناي اوليه اطلاعات مفصلتر و براي مبناي ثانويه اطلاعات کمتري ارائه ميشود. در استاندارد شماره 25 با عنوان ” گزارشگري بر حسب قسمتهاي مختلف“ براي محدود کردن دامنه قضاوت و جلوگيري از پيچيدگي غير ضروري با توجه به شرايط موجود، الزامات گزارشگري بر مبناي اوليه و ثانويه پيشبيني نشده است.
ب. طبق استاندارد بينالمللي حسابداري شماره 14، براي هر قسمت قابل گزارش سهم واحد تجاري از سود يا زيان واحدهاي تجاري وابسته، مشارکتهاي خاص يا ساير سرمايهگذاريهايي که به روش ارزش ويژه منعکس ميشود و عمليات آنها در حوزه يک قسمت واحد قرار ميگيرد بايد افشا شود. اين الزام در استاندارد حسابداري شماره 25 وجود ندارد.
پيوست
نمونه گزارشگري بر حسب قسمتهاي مختلف
اين پيوست تنها جنبه تشريحي دارد و جزئي از استاندارد حسابداري نيست. هدف اين پيوست، نشان دادن کاربرد الزامات اين استاندارد براي کمک به روشن شدن مفاهيم آن است.
جدول و يادداشت مربوط که در اين پيوست ارائه شده است به تشريح افشاي اطلاعات قسمت ميپردازد که براساس اين استاندارد براي واحدهاي تجاري با محصولات و خدمات متنوع و داراي فعاليت در مناطق مختلف جغرافيايي الزامي است. اين مثال با اين فرض تنظيم شده است که عمليات توليد واحد تجاري مورد نظر در ايران صورت ميگيرد اما محصولات خود را به ساير کشورها صادر ميکند و در آن اطلاعات مقايسهاي سال قبل نيز ارائه شده است. ارائه اطلاعات برحسب قسمتهاي مختلف براي هر دورهاي که مجموعه کامل صورتهاي مالي ارائه ميشود، ضروري است.
يادداشت 1 ـ ×× : قسمتهاي تجاري و جغرافيايي
قسمتهاي تجاري : براي مقاصد مديريت، شرکت نمونه در سطح ايران به لحاظ فعاليت در سه قسمت عملياتي اصلي شامل محصولات دارويي، محصولات بهداشتي و خدمات توزيع، سازمان يافته است که هر يک زير نظر يکي از معاونين مديرعامل اداره ميشود. اين قسمتها مبنايي براي گزارش اطلاعات قسمتهاي شرکت نمونه ميباشد. قسمت محصولات دارويي، عمدتاً کپسولها و آمپولهاي آنتيبيوتيک را توليد ميکند. قسمت محصولات بهداشتي به توليد مواد شوينده ميپردازد و قسمت خدمات توزيع، محصولات دارويي و بهداشتي شرکت نمونه و محصولات بهداشتي ساير شرکتها را توزيع ميکند. ساير عمليات شامل تهيه و توزيع تجهيزات پزشکي براساس سفارش خاص مشتريان برون سازماني است. اطلاعات مالي قسمتهاي تجاري در جدول الف ارائه شده است.
قسمتهاي جغرافيايي : عمليات قسمتهاي شرکت نمونه در سطح ايران سازمان يافته است اما محصولات خود را در چند حوزه جغرافيايي اصلي شامل ايران (کليه محصولات)، آسياي ميانه (محصولات دارويي) و افريقا (محصولات بهداشتي) توزيع ميکند.
يادداشت 2 ـ ×× : فروش برحسب بازار: جدول زير نشان دهنده فروشهاي تلفيقي شرکت نمونه برحسب بازار جغرافيايي است:
نمونه گزارشگري برحسب قسمتهاي مختلف
يادداشت 3 ـ ×× : داراييها و بدهيهاي قسمت: داراييهاي هر قسمت شامل تمام داراييهاي عملياتي استفاده شده توسط قسمت است که عمدتاً وجه نقد، مطالبات، موجودي مواد و کالا و داراييهاي ثابت مشهود (پس از کسر اقلام کاهنده مربوط) را در بر ميگيرد. با وجود اينکه بيشتر اين داراييها ميتواند مستقيماً به هر يک از قسمتها منتسب شود اما مبلغ دفتري برخي از داراييهايي که به طور مشترک توسط دو يا چند قسمت استفاده ميشود برمبنايي منطقي به آن قسمتها تخصيص مييابد. بدهيهاي قسمت شامل تمام بدهيهاي عملياتي است و به طور عمده دربرگيرنده حسابها و اسناد پرداختني، پيشدريافتها و ساير اقلام پرداختني است. بدهيهاي قسمت، ماليات بردرآمد را در بر نميگيرد.
يادداشت 4 ـ ×× : انتقالات بين قسمتها: درآمد عملياتي قسمت، هزينههاي عملياتي قسمت و نتيجه عمليات قسمت شامل انتقالات بين قسمتهاي تجاري است. چنين انتقالاتي، به قيمتهاي بازار رقابتي براي مشتريان برونسازماني منظور ميشود. اين انتقالات در تلفيق حذف ميشود.