استاندارد حسابداري شماره 23
حسابداري مشارکتهاي خاص
(اصلاح شده براساس استانداردهای حسابداری جدید تا مهر 1389)
فهرست مندرجات
• دامنه کاربرد
• تعاريف
– انواع مشارکت خاص
– توافق قراردادي
• عمليات تحت کنترل مشترک
• داراييهاي تحت کنترل مشترک
• واحدهاي تجاري تحت کنترل مشترک
– صورتهاي مالي تلفيقي شريک خاص
– موارد استثنا
– صورتهاي مالي جداگانه شريک خاص
• معاملات بين شريک خاص و مشارکت خاص
• گزارشگري مشارکت خاص در صورتهاي مالي سرمايهگذار
• مجريان مشارکت خاص
• افشا
• تاريخ اجرا
• مطابقت با استانداردهاي بينالمللي حسابداري
این استاندارد باید با توجه به ” مقدمهای بر استانداردهای حسابداری“ مطالعه و بکارگرفته شود. ("مقدمه ای بر استانداردهای حسابداری" با " مفاهیم نظری گزارشگری مالی" تلفیق گردید)
دامنه کاربرد
1. اين استاندارد بايد براي حسابداري مشارکتهاي خاص شامل نحوه ارائه داراييها، بدهيها، درآمدها و هزينههاي مشارکت خاص در صورتهاي مالي هر يک از شرکاي خاص و سرمايهگذاران، صرفنظر از نوع مشارکت خاص، بکار رود.
تعاريف
2. اصطلاحات ذيل در اين استاندارد با معاني مشخص زير بکار رفته است:
3. کنترل مشترک، همانند کنترل، رابطهاي براي دستيابي به منافع است. هر يک از شرکاي خاص براي دستيابي به منافع خود، کنترل مشترک را نسبت به منافع مشترک اعمال ميکند. هر شريک خاص که در کنترل سهم دارد بايد نقش فعالي در سياستهاي مالي و عملياتي مشارکت خاص، دستکم در سطح راهبردهاي کلي، ايفا کند. البته اين شرط، مانع مديريت مشارکت خاص توسط يکي از شرکا نيست مشروط براينکه سياستهاي مالي و عملياتي اصلي مشارکت با موافقت کليه شرکاي خاص تعيين شود و شرکاي خاص بتوانند از اجراي سياستهاي يادشده مطمئن شوند. در بعضي موارد ممکن است سرمايهگذار، با توجه به تعريف واحد تجاري فرعي در استاندارد حسابداري شماره 18 با عنوان صورتهاي مالي تلفيقي و حسابداري سرمايهگذاري در واحدهاي تجاري فرعي (براي مثال بدليل دارا بودن اکثريت آرا) واحد تجاري اصلي شناخته شود، اما در عمل براساس توافق قراردادي با سهامداران ديگر کنترل را تقسيم کرده باشد. در چنين مواردي، واحد تجاري فرعي تلفيق نميشود بلکه براساس اين استاندارد به عنوان مشارکت خاص محسوب ميگردد.
انواع مشارکت خاص
4. مشارکتهاي خاص، ساختارهاي بسيار متفاوتي دارد. در اين استاندارد، سه نوع فراگير آن شامل عمليات تحت کنترل مشترک، داراييهاي تحت کنترل مشترک و واحدهاي تجاري تحت کنترل مشترک، مشخص شده است که مشمول تعريف مشارکت خاص ميباشند. ويژگيهاي مشترک مشارکتهاي خاص به شرح زير است:
الف. دو يا چند شريک خاص به موجب يک توافق قراردادي با هم مرتبطند، و
ب. اين توافق قراردادي، کنترل مشترک را برقرار ميکند.
توافق قراردادي
5. وجود توافق قراردادي، مشارکت خاص را از سرمايهگذاري در واحدهاي تجاري وابسته که در آن سرمايهگذار داراي نفوذ قابل ملاحظه است، متمايز ميکند (به استاندارد حسابداري شماره 20 با عنوان حسابداري سرمايهگذاري در واحدهاي تجاري وابسته مراجعه شود). از نظر اين استاندارد، فعاليتهاي فاقد توافق قراردادي براي ايجاد کنترل مشترک، مشارکت خاص محسوب نميشود.
6. توافق قراردادي ممکن است به چندين راه، براي مثال به موجب قراردادي بين شرکاي خاص يا به موجب صورتجلسه مذاکرات بين آنان صورت گيرد. در بعضي موارد، اين توافق در اساسنامه يا ساير آييننامههاي مشارکت خاص درج ميشود. توافق قراردادي صرفنظر از شکل، معمولاً مکتوب و شامل موضوعات زير است:
الف. نوع فعاليت، مدت و الزامات گزارشگري مشارکت خاص،
ب. انتصاب اعضاي هيأت مديره يا ساير ارکان ادارهکننده مشابه مشارکت خاص و حق رأي شرکاي خاص،
ج. آوردههاي شرکاي خاص، و
د. سهم شرکاي خاص از محصول، درآمدها، هزينهها يا نتايج مشارکت خاص.
7. توافق قراردادي، کنترل مشترک بر مشارکت خاص را برقرار ميکند. چنين الزامي اطمينان ميدهد که هيچ يک از شرکاي خاص در موقعيتي نيست که به تنهايي فعاليت مربوط را کنترل کند. به موجب اين توافق، تصميمات مربوط به تأمين اهداف اساسي مشارکت خاص که مستلزم موافقت تمام شرکاي خاص است و همچنين تصميماتي که مستلزم موافقت اکثريت معيني از شرکاي خاص است مشخص ميشود.
8. در توافق قراردادي ممکن است يکي از شرکاي خاص به عنوان مجري يا مدير مشارکت خاص مشخص شود. مجري، مشارکت خاص را کنترل نميکند بلکه با توجه به سياستهاي مالي و عملياتي که براساس توافق قراردادي مورد موافقت شرکاي خاص قرار گرفته و اجراي آن به مجري محول شده است، بکار ميپردازد. اگر مجري به تنهايي توان هدايت سياستهاي مالي و عملياتي فعاليت اقتصادي را داشته باشد، در اين صورت، چنين فعاليتي مشارکت خاص تلقي نميشود بلکه به عنوان واحد تجاري فرعي مجري، محسوب ميگردد.
عمليات تحت کنترل مشترک
9. عمليات بعضي از مشارکتهاي خاص مستلزم استفاده از داراييها و ساير منابع شرکاي خاص است. در واقع، به جاي ايجاد يک واحد تجاري، هر يک از شرکاي خاص، داراييهاي ثابت مشهود و ساير امکانات خود را بکار ميبرد، هزينهها و بدهيهاي خود را تحمل و نيازهاي مالي خود را با تعهد خود تأمين ميکند. فعاليتهاي مشارکت خاص ممکن است در کنار فعاليتهاي مشابه شريک خاص و به وسيله کارکنان آن انجام پذيرد. معمولاً به موجب موافقتنامه مشارکت خاص، درآمد فروش محصول مشترک و هزينههاي مشترک بين شرکاي خاص تسهيم ميشود.
10. در عمليات تحت کنترل مشترک، دو يا چند شريک خاص، عمليات، منابع و مهارتهاي خود را به منظور توليد، بازاريابي و توزيع مشترک محصولي خاص، با هم ترکيب ميکنند. بخشهاي مختلف فرايند توليد به وسيله هر يک از شرکاي خاص انجام ميپذيرد. هر شريک خاص مخارج خود را تحمل ميکند و سهمي از درآمد محصول را دريافت ميکند که به موجب توافق قراردادي تعيين شده است.
11. شريک خاص بايد در رابطه با سهم خود در عمليات تحت کنترل مشترک، اقلام زير را در صورتهاي مالي جداگانه و در نتيجه در صورتهاي مالي تلفيقي خود شناسايي کند:
الف . داراييهاي تحت کنترل خود و بدهيهاي تحملشده توسط وي، و
ب. هزينههاي تحملشده توسط خود و سهم وي از درآمد فروش کالا يا خدمات حاصل از مشارکت خاص.
12. از آنجا که داراييها، بدهيها، درآمدها و هزينهها در صورتهاي مالي جداگانه هر يک از شرکاي خاص و در نتيجه در صورتهاي مالي تلفيقي آنها شناسايي ميشود، هنگام تهيه صورتهاي مالي تلفيقي شريک خاص، انجام تعديل يا اعمال ضوابط تلفيقي ديگري در رابطه با اين اقلام ضرورت ندارد.
13. نگهداري سوابق حسابداري جداگانه و نيز تهيه صورتهاي مالي براي مشارکت خاص ممکن است ضرورت نيابد. با اين وجود، شرکاي خاص ممکن است براي ارزيابي عملکرد مشارکت خاص، گزارشهاي مديريت تهيه کنند.
داراييهاي تحت کنترل مشترک
14. بعضي مشارکتهاي خاص متضمن کنترل مشترک و اغلب مالکيت مشترک شرکاي خاص نسبت به يک يا چند دارايي است که مشخصاً براي هدف مشارکت خاص آورده يا تحصيلشده است. اين داراييها به منظور کسب منافع براي شرکاي خاص استفاده ميشود.
هر شريک خاص ممکن است سهمي از محصول را دريافت کند و همچنين، سهم توافق شدهاي از هزينهها را تحمل کند.
15. اين نوع مشارکتهاي خاص، مستلزم ايجاد يک واحد تجاري مجزاي از شرکاي خاص نيست. هر شريک خاص متناسب با سهم خود در داراييهاي تحت کنترل مشترک، بر سهم خود از منافع اقتصادي آتي کنترل دارد.
16. بسياري از فعاليتهايي که در حوزه صنايع استخراج نفت، گاز و معادن انجام ميشود، مستلزم استفاده از داراييهاي تحت کنترل مشترک است. براي مثال، تعدادي از شرکتهاي توليدکننده نفت ممکن است يک خط لولـه نفتي را به طور مشترک کنترل و اداره کنند. هر شريک خاص از اين خط لوله براي انتقال محصول خود استفاده ميکند و در مقابل سهم توافقشدهاي از هزينههاي عمليات بهرهبرداري خط لوله را تحمل ميکند. مثالي ديگر از يک دارايي تحت کنترل مشترک، ملکي است که تحت کنترل مشترک دو واحد تجاري قرار دارد و هر يک از آنها سهمي از اجاره را دريافت و سهمي از هزينهها را تحمل ميکند.
17. هر يک از شرکاي خاص بايد در رابطه با سهم خود در داراييهاي تحت کنترل مشترک، اقلام زير را در صورتهاي مالي جداگانه و در نتيجه در صورتهاي مالي تلفيقي خود شناسايي کند:
الف. سهم خود از داراييهاي تحت کنترل مشترک و طبقهبندي آنها برحسب ماهيت داراييها،
ب. بدهيهاي تحملشده توسط وي،
ج. سهم خود از بدهيهاي تحمل شده به طور مشترک با ساير شرکاي خاص،
د. سهم خود از درآمد فروش يا استفاده از محصول مشارکت خاص و نيز سهم خود از هزينههاي تحملشده به وسيله مشارکت خاص، و
ﻫ. هزينههايي که در رابطه با سهم خود در مشارکت خاص تحمل کرده است.
18. از آنجا که داراييها، بدهيها، درآمدها و هزينهها در صورتهاي مالي جداگانه هر يک از شرکاي خاص و در نتيجه در صورتهاي مالي تلفيقي آنها شناسايي ميشود، هنگام تهيه صورتهاي مالي تلفيقي شريک خاص، انجام تعديل يا اعمال ضوابط تلفيقي ديگري در رابطه با اين اقلام ضرورت ندارد.
19. حسابداري داراييهاي تحت کنترل مشترک بيانگر ماهيت و واقعيت اقتصادي و معمولاً شکل قانوني مشارکت خاص است. در سوابق حسابداري جداگانه مشارکت خاص ممکن است تنها هزينههاي مشترک مشارکت خاص درج شود و در نهايت براساس سهم توافق شده تسهيم گردد. در اين حالت ممکن است صورتهاي مالي جداگانه تهيه نشود اما شرکاي خاص براي ارزيابي عملکرد مشارکت خاص، گزارشهاي مديريت تهيه کنند.
واحدهاي تجاري تحت کنترل مشترک
20. بعضي از مشارکتهاي خاص به شکل واحد تجاري است که تحت کنترل مشترک شرکاي خاص است و اعمال کنترل مشترک بر فعاليت اين گونه واحدها به موجب توافق قراردادي بين شرکاي خاص تعيين ميشود.
21. واحد تجاري تحت کنترل مشترک، داراييهاي مشارکت خاص را کنترل، بدهيها و هزينهها را تحمل و درآمدها را تحصيل ميکند. اين واحد تجاري ميتواند به نام خود قرارداد ببندد و نيز براي مقاصد فعاليت مشارکت خاص تأمين مالي کند. هر شريک خاص در نتايج عملکرد واحد تجاري تحت کنترل مشترک به تناسب سهم خود حق دارد و در مواردي نيز در محصول مشارکت خاص سهيم است.
22. نمونه متداولي از واحد تجاري تحت کنترل مشترک، اين است که دو واحد تجاري فعاليتهاي خود را در زمينه تجاري خاص از طريق انتقال داراييها و بدهيهاي مربوط، به واحد تجاري تحت کنترل مشترک، ترکيب ميکنند. مثال ديگر، موردي است که واحد تجاري به طور مشترک با دولت يانماينده يک دولت خارجي از طريق تأسيس واحد تجاري جداگانهاي که تحت کنترل مشترک آن واحد و دولت يا نماينده آن دولت قرار دارد، يک فعاليت اقتصادي را آغاز ميکند.
23. واحد تجاري تحت کنترل مشترک، بايد سوابق حسابداري خود را به گونهاي نگهداري کند که اجراي الزامات اين استاندارد براي شرکاي خاص و سرمايهگذاران ميسر شود.
24. واحد تجاري تحت کنترل مشترک معمولاً سوابق حسابداري خود را نگهداري و همانند ساير واحدهاي تجاري، صورتهاي مالي خود را براساس استانداردهاي حسابداري تهيه و ارائه ميکند.
25. هر شريک خاص معمولاً با آوردن وجه نقد يا ساير منابع در واحد تجاري تحت کنترل مشترک مشارکت ميکند. اين آوردهها در سوابق حسابداري شريک خاص ثبت و در صورتهاي مالي جداگانه آن، به عنوان سرمايهگذاري در مشارکت خاص شناسايي ميشود.
صورتهاي مالي تلفيقي شريک خاص
26. مشارکت خاص در واحدهاي تجاري تحت کنترل مشترک، در صورتهاي مالي تلفيقي شريک خاص بايد براساس روش ارزش ويژه ناخالص منعکس شود.
27. در روش ارزش ویژه ناخالص، شرکای خاص باید علاوهبر تبعیت از همان قواعدی که در رابطه با واحدهای تجـاری وابستـه در بندهای 35 و 36 استاندارد حسابداری شماره 20 با عنوان ”سرمایهگذاری در واحدهای تجاری وابسته“ الزامی شده است، موارد زیر را در صورتهای مالی تلفیقی ارائه کنند:
الف. سهم شريک خاص از درآمد عملياتي واحد تجاري تحت کنترل مشترک نيز بايد در صورت سود و زيان تلفيقي مجزا از درآمد عملياتي گروه منعکس شود. در گزارشگري برحسب قسمتهاي مختلف نيز، سهم شريک خاص از درآمد عملياتي واحد تجاري تحت کنترل مشترک بايد به روشني از درآمد عملياتي گروه متمايز شود.
ب. سهم شريک خاص به تفکيک مجموع داراييها و مجموع بدهيهاي واحد تجاري تحت کنترل مشترک که تشکيلدهنده مبلغ خالص سرمايهگذاري وي است بايد در ترازنامه تلفيقي منعکس شود.
28. با توجه به اينکه کنترل مشترک شريک خاص، مؤثرتر از نفوذ قابل ملاحظه است، يک واحد تجاري گزارشگر که بخش عمدهاي از فعاليتهاي خود را از طريق مشارکتهاي خاص انجام ميدهد لازم است در يادداشتهاي توضيحي اطلاعات مفصلتري درباره آنها ارائه کند.
29. براي اعمال روش ارزش ويژه ناخالص الزامات مربوط به سرقفلي، معاملات درون گروهي، تاريخ گزارشگري، رويههاي حسابداري و ديگر موارد همانند ضوابط مربوط به کاربرد روش ارزش ويژه در بندهاي 13 الي 31 استاندارد حسابداري شماره 20 با عنوان سرمايهگذاري در واحدهاي تجاري وابسته استفاده ميشود.
30. شريک خاص از تاريخي که کنترل مشترک خود بر واحد تجاري تحت کنترل مشترک را از دست ميدهد بايد استفاده از روش ارزش ويژه ناخالص را متوقف کند.
موارد استثنا
31. سهم شريک خاص در واحدهاي تجاري تحت کنترل مشترکي که تحت محدوديتهاي شديد بلندمدت فعاليت ميکند و اين محدوديتها توانايي واحد تجاري را براي انتقال وجوه به شريک خاص کاهش ميدهد، بايد براساس استاندارد حسابداري شماره 15 با عنوان ” حسابداري سرمايهگذاريها“ به حساب گرفته شود.
32. شريک خاص بايد از تاريخي که واحد تجاري تحت کنترل مشترک به واحد فرعي آن تبديل ميشود، سهم خود را طبق استاندارد حسابداري شماره 18 با عنوان ” صورتهاي مالي تلفيقي و حسابداري سرمايهگذاري در واحدهاي تجاري فرعي“، به حساب منظور کند.
صورتهاي مالي جداگانه شريک خاص
33. سرمایهگذاری در واحدهای تجاری تحت کنترل مشترک در صورتهای مالی جداگانه شریک خاصی که صورتهای مالی تلفیقی تهیه میکند و طبق استاندارد حسابداری شماره 31 با عنوان ” داراییهای غیرجاری نگهداری شده برای فروش و عملیات متوقف شده“، به طور مستقل یا در قالب یک مجموعه واحد، به عنوان نگهداری شده برای فروش طبقهبندی نشده است باید به بهای تمام شده پس از کسر کاهش ارزش انباشته یا مبلغ تجدید ارزیابی به عنوان یک نحوه عمل مجاز جایگزین منعکس شود. با سرمایهگذاری در واحد تجاری تحت کنترل مشترکی که طبق استاندارد حسابداری شماره 31 با عنوان ”داراییهای غیرجاری نگهداری شده برای فروش و عملیات متوقف شده“، به طور مستقل یا در قالب یک مجموعه واحد، به عنوان نگهداری شده برای فروش طبقهبندی شده است باید طبق استاندارد یاد شده برخورد شود.
34. در مواردي که شريک خاص صورتهاي مالي تلفيقي منتشر نميکند بايد مبالغ مربوط به مشارکتهاي خاص در واحدهاي تجاري تحت کنترل مشترک را با استفاده از روش ارزش ويژه ناخالص و به شرح زير ارائه کند:
الف. تهيه و ارائه صورتهاي مالي مجموعه، و
ب. افشـاي اطلاعات مکمل دربـاره آثـار بکارگيـري ارزش ويـژه ناخالص، در يادداشتهـاي توضيحي صورتهاي مالي.
34- مکرر. زمانی که سهم شریک خاص در واحدهای تجاری تحت کنترل مشترکی که قبلاً طبق استاندارد حسابداری شماره 31 با عنوان ” داراییهای غیرجاری نگهداری شده برای فروش و عملیات متوقف شده“، به طور مستقل یا در قالب یک مجموعه واحد، به عنوان نگهداری شده برای فروش طبقهبندی شده است، معیارهای چنین طبقهبندی را دیگر احراز نکند، روش ارزش ویژه ناخالص باید به گونهای اعمال شود که گویی از زمان طبقهبندی اولیه آن به عنوان نگهداری شده برای فروش، بکار رفته است. صورتهای مالی برای دورههای مالی پس از تاریخ طبقهبندی به عنوان نگهداری شده برای فروش نیز باید تجديد ارائه شود.
معاملات بين شريک خاص و مشارکت خاص
35. زماني که شريک خاص، داراييهايي را به مشارکت خاص ميفروشد، يا به عنوان آورده منتقل ميکند، سود يا زيان مربوط بايد براساس محتواي معامله شناسايي شود. تا زماني که اين داراييها نزد مشارکت خاص باقي بماند و به شرط اين که مخاطرات و مزاياي عمده مالکانه انتقال يافته باشد، شريک خاص بايد فقط آن بخش از سود را شناسايي کند که قابل انتساب به سهم ساير شرکاي خاص است. زماني که فروش يا آورده مذکور، شواهدي مبني بر کاهش در خالص ارزش فروش داراييهاي جاري يا زیان کاهش ارزش در مبلغ دفتري يک دارايي غيرجاري را فراهم آورد، در اين صورت شريک خاص بايد تمام مبلغ زيان مربوط را شناسايي کند.
36. در مواردي که شريک خاص، داراييهايي را از مشارکت خاص خريداري ميکند تا زماني که اين داراييها به شخص مستقلي فروخته نشده است نبايد سهم خود را از سود مشارکت خاص در اين معامله شناسايي کند. شريک خاص بايد به روشي مشابه سهم خود را از زيان شناسايي کند، با اين تفاوت که زيان را بايد در صورتي بيدرنگ شناسايي کرد که بيانگر کاهش در خالص ارزش فروش داراييهاي جاري يا زیان کاهش ارزش در مبلغ دفتري داراييهاي غيرجاري باشد.
36 - مکرر. شریک خاص در ارزیابی وجود نشانههای کاهش ارزش دارایی در معامله با مشارکت خاص، مبلغ بازیافتنی دارایی را طبق استاندارد حسابداری شماره 32 با عنوان کاهش ارزش داراییها تعیین میکند. شریک خاص در تعیین ارزش اقتصادی، جریانهای نقدی آتی دارایی را بر مبنای استفاده مستمر از دارایی و واگذاری نهایی آن توسط مشارکت خاص برآورد میکند.
گزارشگري مشارکت خاص در صورتهاي مالي سرمايهگذار
37. سرمايهگذاري که بر مشارکت خاص کنترل مشترک ندارد، بايد سهم خود را براساس استاندارد حسابداري شماره 15 با عنوان ” حسابداري سرمايهگذاريها“ گزارش کند و چنانچه در يک مشارکت خاص نفوذ قابل ملاحظه دارد بايد سهم خود را طبق استاندارد حسابداري شماره 20 با عنوان ” حسابداري سرمايهگذاري در واحدهاي تجاري وابسته“ گزارش کند.
مجريان مشارکت خاص
38. مجريان يا مديران مشارکت خاص بايد حقالزحمه خود را براساس استاندارد حسابداري شماره 3 با عنوان ” درآمد عملياتي“ به حساب منظور کنند.
39. يک يا چند شريک خاص ممکن است در قبال دريافت حقالزحمه به عنوان مجري يا مدير يک مشارکت خاص انجام وظيفه کنند. حقالزحمه ياد شده توسط مشارکت خاص حسب مورد به حساب دارايي يا هزينه شناسايي ميشود.
افشا
40. شريک خاص بايد مجموع بدهيهاي احتمالي زير را که براساس استاندارد حسابداري شماره 4 با عنوان ” ذخاير، بدهيهاي احتمالي و داراييهاي احتمالي“، مشمول افشا ميگردد، جداي از ساير بدهيهاي احتمالي افشا کند:
الف. هر بدهي احتمالي که شريک خاص در رابطه با سهم خود در مشارکتهاي خاص تحمل ميکند و سهم وي از هر بدهي احتمالي که به طور مشترک با ساير شرکاي خاص تحمل ميکند،
ب. سهم شريک خاص از بدهيهاي احتمالي مشارکتهاي خاص که متضمن بدهي احتمالي براي وي است، و
ج. آن دسته از بدهيهاي احتمالي که ناشي از بدهي احتمالي شريک خاص بابت بدهيهاي ساير شرکاي خاص است.
41. شريک خاص بايد مجموع تعهدات زير را در رابطه با سهم خود در مشارکت خاص به طور مجزا از ساير تعهدات افشا کند:
الف . تعهدات سرمايهاي شريک خاص در رابطه با سهم خود در مشارکتهاي خاص و سهم وي از تعهدات سرمايهاي که به طور مشترک با ساير شرکاي خاص تحملشده است، و
ب. سهم خود از تعهدات سرمايهاي مشارکتهاي خاص.
42. علاوه بر موارد پيشگفته، اطلاعات زير بايد در رابطه با مشارکتهاي خاص در صورتهاي مالي شريک خاص افشا شود:
الف . فهرستي از مشارکتهاي خاص عمده شامل نام و ماهيت فعاليت آنها،
ب. نسبت حقوق مالکيت در واحدهاي تجاري تحت کنترل مشترک و نسبت حق رأي، در صورتي که متفاوت از نسبت حقوق مالکيت باشد،
ج. دوره مالي يا تاريخ ترازنامه واحد تجاري تحت کنترل مشترک، در مواردي که تاريخ گزارشگري آن با تاريخ گزارشگري شريک خاص متفاوت است، و
د. مجموع مبلغ هر يک از سرفصلهاي داراييهاي جاري، داراييهاي غيرجاري، بدهيهاي جاري، بدهيهاي غيرجاري، درآمدها و هزينهها متناسب با سهم شريک خاص از مشارکتهاي خاص.
43. شريک خاصي که به دليل نداشتن واحد فرعي، صورتهاي مالي تلفيقي منتشر نميکند، بايد اطلاعات خواستهشده در بندهاي 40، 41 و 42 را افشا کند.
تاريخ اجرا
44. الزامات اين استاندارد در مورد کليه صورتهاي مالي که دوره مالي آنها از تاريخ 1/1/1381 و بعد از آن شروع ميشود، لازمالاجراست.
مطابقت با استانداردهاي بينالمللي حسابداري
45. با اجراي الزامات اين استاندارد، مفاد استاندارد بينالمللي حسابداري شماره 31 با عنوان گزارشگري مالي سهمالشرکه در مشارکتهاي خاص نيز رعايت ميشود. توضيح اينکه در اين استاندارد براي انعکاس مشارکتهاي خاص در واحدهاي تجاري تحت کنترل مشترک در صورتهاي مالي تلفيقي از روش ارزش ويژه ناخالص استفاده شده است، در صورتي که روش اصلي استاندارد بينالمللي حسابداري، روش تلفيق نسبي است. روش ارزش ويژه ناخالص نوع خاصي از روش ارزش ويژه است که در استاندارد بينالمللي حسابداري به عنوان روش مجاز جايگزين معرفي شده است. بنابراين، با اجراي الزامات اين استاندارد، الزامات مربوط به روش مجاز جايگزين استاندارد بينالمللي حسابداري نيز رعايت ميشود.
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |