استاندارد حسابداري شماره 22
گزارشگري مالي مياندورهاي
(اصلاح شده براساس استانداردهای حسابداری جدید تا مهر 1389)
فهرست مندرجات
• مقدمـه
• دامنه کاربرد
• تعاريف
• مسئوليت گزارش مالي مياندورهاي
• مباني تهيه گزارش مالي مياندورهاي
• محتواي گزارش مالي مياندورهاي
– حداقل اجزاي گزارش مالي مياندورهاي
– شکل و محتواي صورتهاي مالي مياندورهاي
– گزيده يادداشتهاي توضيحي
– افشاي رعايت استانداردهاي حسابداري
– دورههاي زماني صورتهاي مالي مياندورهاي
– اهميت
• شناخت و اندازهگيري
– رويههاي حسابداري
– درآمدهاي عملياتي فصلي، چرخهاي يا موردي و مخارج نامنظم
– کاربرد اصول شناخت و اندازهگيري
– استفاده از براورد
• تعديلات سنواتي
• تاريخ اجرا
• مطابقت با استانداردهاي بينالمللي حسابداري
• پيوست شماره 1 : نمونههاي کاربرد اصول شناخت و اندازهگيري
• پيوست شماره 2 : نمونههاي کاربرد براورد
این استاندارد باید با توجه به ” مقدمهای بر استانداردهای حسابداری“ مطالعه و بکارگرفته شود. ("مقدمه ای بر استانداردهای حسابداری" با " مفاهیم نظری گزارشگری مالی" تلفیق گردید)
مقدمـه
1. هدف اين استاندارد تعيين حداقل محتواي گزارش مالي مياندورهاي و تعيين اصول شناخت و اندازهگيري قابل اعمال در تهيه صورتهاي مالي کامل يا فشرده مياندورهاي است. گزارش مالي مياندورهاي به موقع و قابل اتکا، اطلاعات مفيدي در رابطه با توان کسب سود و ايجاد جريانهاي نقدي، شرايط مالي و نقدينگي واحد تجاري براي سرمايهگذاران، اعتباردهندگان و ساير استفادهکنندگان فراهم ميآورد.
دامنه کاربرد
2. در اين استاندارد الزامات خاصي در رابطه با اينکه کدام واحدهاي تجاري ملزم به انتشار گزارش مالي مياندورهاي هستند و همچنين زمان تهيه و تناوب اين گزارشها تعيين نميشود. معمولاً مراجع قانوني، آن گروه از واحدهاي تجاري را که اوراق سهام يا اوراق مشارکت آنها به عموم عرضه ميشود، ملزم به تهيه و ارائه گزارش مالي مياندورهاي ميکنند. اين استاندارد براي کليه واحدهاي تجاري که به صورت اختياري يا اجباري گزارش مالي مياندورهاي منتشر ميکنند، کاربرد دارد.
تعاريف
3. اصطلاحات ذيل در اين استاندارد با معاني مشخص زير بکار رفته است:
مسئوليت گزارش مالي مياندورهاي
4. مسئوليت تهيه و ارائه گزارش مالي ميان دورهاي با هيأت مديره يا ساير ارکان ادارهکننده واحد تجاري است.
مباني تهيه گزارش مالي مياندورهاي
5. تعيين عملکرد مالي دورههاي زماني کمتر از يکسال، با مشکلات ذاتي همراه است. درآمد برخي فعاليتهاي تجاري در دورههاي مياني به دليل عوامل فصلي، نوسان زيادي دارد. افزون بر اين، مخارج ثابت بااهميت که در يک دوره مياني واقع ميشود، ممکن است براي ساير دورههاي مياني نيز منافعي دربر داشته باشد. ازسوي ديگر، مخارج مربوط به فعاليتهاي يک سال کامل، به طور مکرر در طول سال واقع ميشود و بايد به منظور جلوگيري از تحريف عملکرد مالي دوره مياني، به محصولات در جريان توليد يا ساير دورههاي مياني، تخصيص داده شود. بسياري از هزينهها، در دوره مياني براورد ميشود، زيرا فرصت کافي براي تهيه اطلاعات کامل وجود ندارد. براي مثال، ممکن است در دوره مياني بررسي جامع کليه اقلام موجودي مواد و کالا، تعيين مخارج هر يک از پيمانهاي بلندمدت و محاسبه دقيق ماليات بردرآمد ميسر نباشد. اصلاح اين براوردها در دورههاي مياني بعد ممکن است عملکرد مالي آن دورههاي مياني را تحريف کند. همچنين آثار توقف يک بخش از واحد تجاري بر عملکرد مالي دوره مياني با اهميتتر از اثر آنها بر عملکرد مالي سالانه است. به همين دليل بايد توجه ويژهاي به افشاي اثر اين اقلام بر اطلاعات مالي مياندورهاي مبذول شود.
6. در رابطه با نحوه تهيه و ارائه گزارش مالي مياندورهاي دو ديدگاه وجود دارد:
الف. عدهاي هر دوره مياني را به عنوان يک دوره مالي مستقل تلقي ميکنند و به همين دليل معتقدند که عملکرد مالي هر دوره مياني بايد اساساً مشابه با دوره مالي سالانه تعيين شود. براساس اين نظريه، براي شناسايي درآمدها و هزينهها و انجام براوردها در پايان دوره مياني، از همان اصول قابل اعمال براي دورههاي مالي سالانه استفاده ميشود. اين روش در اين استاندارد ” روش منفصل“ ناميده ميشود.
ب. گروهي ديگر، هر دوره مياني را به عنوان بخش لاينفک دوره مالي سالانه تلقي ميکنند. براساس اين نظريه، شناسايي درآمدها و هزينهها و انجام براوردها در پايان دوره مياني، با توجه به پيشبيني عملکرد مالي براي مابقي دوره مالي سالانه، صورت ميگيرد. بنابراين يک قلم هزينه که ممکن است مربوط به کل دوره مالي سالانه باشد، براساس زمان، حجم فروش، حجم توليد يا مباني ديگر به دورههاي مياني تخصيص داده ميشود. اين روش در اين استاندارد ” روش متصل“ ناميده ميشود.
7. در اين استاندارد، اقلام درآمد و هزينه براساس مباني مشابه با مباني تهيه صورتهاي مالي سالانه اندازهگيري و شناسايي ميشود (روش منفصل). در رابطه با برخي اقلام درآمد و هزينه که ماهيت سالانه دارند (از قبيل ماليات بردرآمد)، لازم است ابتدا درآمد يا هزينه براي کل سال براورد شود تا بتوان براساس آن، سهم دوره مياني را به نحو مناسب شناسايي کرد. در اين روش، درآمدها و هزينهها ضمن رعايت مفهوم ” تطابق درآمد و هزينه“ در دوره مربوط شناسايي ميشود. روش منفصل برخلاف روش متصل، موجب هموارسازي عملکرد مالي طي سال نميشود. در عوض، توضيحات مجمل و کافي درباره هرگونه نوسان، از قبيل عملکرد فصلي يا مخارج مقطعي بسيار مهم در ابتداي سال در صورتهاي مالي مياندورهاي ارائه ميشود. اين شيوه به شناخت فعاليتهاي تجاري توسط استفادهکنندگان و همچنين بهبود توان آنها براي ارزيابي عملکرد مالي و وضعيت مالي واحد تجاري کمک ميکند.
محتواي گزارش مالي مياندورهاي
8. مجموعه کامل صورتهاي مالي طبق استاندارد حسابداري شماره 1 با عنوان نحوه ارائه صورتهاي مالي شامل اجزاي زير است:
الف . ترازنامه،
ب. صورت سود و زيان،
ج. صورت سود و زيان جامع،
د. صورت جريان وجوه نقد، و
ﻫ. يادداشتهاي توضيحي.
9. اهداف گزارش مالي مياندورهاي همانند اهداف گزارش سالانه است. گزارش مالي مياندورهاي، غالباً مبنايي اساسي براي اتخاذ تصميمات اقتصادي است و اين امکان را فراهم ميسازد که چنين تصميماتي براساس اطلاعات به موقعتر اتخاذ شود. بنابراين، الزامات ارائه اطلاعات مالي مياندورهاي تا حدود زيادي مشابه الزامات ارائه اطلاعات مالي سالانه است، اگرچه توازن بين خصوصيات کيفي ” قابل اتکا بودن“ و ” به موقعبودن“ اطلاعات مالي ميان دورهاي، با در نظر گرفتن محدوديت فزوني منافع بر هزينهها، ممکن است متفاوت باشد.
10. اگرچه در دوره مياني بايد اطلاعات کافي به منظور امکانپذير ساختن ارزيابي آگاهانه وضعيت مالي، عملکرد مالي و جريانهاي نقدي ارائه شود، اما حجم اين اطلاعات در مقايسه با صورتهاي مالي سالانه کمتر است. براي تهيه اطلاعات به موقع، صرفهجويي در هزينه تهيه اطلاعات و خودداري از ارائه اطلاعات تکراري، يک واحد تجاري ممکن است به طور اجباري يا اختياري اطلاعات کمتري در صورتهاي مالي مياندورهاي ارائه کند. در اين استاندارد، منظور از حداقل محتواي گزارش مالي مياندورهاي، صورتهاي مالي اساسي و گزيدهاي از يادداشتهاي توضيحي است. هدف اصلي گزارش مالي مياندورهاي در واقع به روز کردن اطلاعات آخرين مجموعه کامل صورتهاي مالي سالانه است. به همين دليل، در گزارش مالي مياندورهاي اساساً اطلاعات درباره فعاليتها، رويدادها و شرايط جديد ارائه ميشود و اطلاعات گزارش قبلي تکرار نميگردد.
11. اين استاندارد، واحدهاي تجاري را از ارائه مجموعه کامل صورتهاي مالي (طبق استاندارد حسابداري شماره 1 با عنوان نحوه ارائه صورتهاي مالي) بجاي صورتهاي مالي فشرده يا ارائه اطلاعات بيشتر از حداقل تعيين شده در اين استاندارد منع نميکند. معيارهاي شناخت و اندازهگيري اين استاندارد براي مجموعه کامل صورتهاي مالي مياندورهاي نيز کاربرد دارد و براي تهيه اين صورتهاي مالي، رعايت الزامات افشاي اين استاندارد و همچنين ساير استانداردهاي حسابداري ضروري است.
حداقل اجزاي گزارش مالي مياندورهاي
12. گزارش مالي مياندورهاي حداقل بايد شامل اجزاي زير باشد:
الف . رازنامه،
ب. صورت سود و زيان،
ج. صورت سود و زيان جامع،
د. صورت جريان وجوه نقد، و
ﻫ. گزيدهاي از يادداشتهاي توضيحي.
شکل و محتواي صورتهاي مالي مياندورهاي
13. چنانچه واحد تجاري در گزارش مالي مياندورهاي، مجموعه کامل صورتهاي مالي را منتشر کند، شکل و محتواي اين صورتهاي مالي بايد با الزامات مندرج در استاندارد حسابداري شماره 1 با عنوان ” نحوه ارائه صورتهاي مالي“ منطبق باشد.
14 .چنانچه واحد تجاري در گزارش مالي مياندورهاي، مجموعه صورتهاي مالي به شکل فشرده را منتشر کند، اين صورتها بايد شامل صورتهاي مالي اساسي طبق الزامات استاندارد حسابداري شماره 1 با عنوان ” نحوه ارائه صورتهاي مالي “ و گزيدهاي از يادداشتهاي توضيحي طبق الزامات استاندارد حاضر باشد. يادداشتهاي اضافي در صورتي که عدم انعکاس آنها، صورتهاي مالي مياندورهاي را گمراه کننده سازد، بايد در اين صورتها گنجانده شود.
15. حذف شده است.
16. عبارت ” گزارش مالي مياندورهاي “ بايد در عناوين کليه صفحات گزارش درج شود.
17. واحدهاي تجاري اصلي براي تهيه صورتهاي مالي مياندورهاي مشمول الزامات استاندارد حسابداري شماره 18 با عنوان صورتهاي مالي تلفيقي و حسابداري سرمايهگذاري در واحدهاي تجاري فرعي، نيز ميباشند.
گزيده يادداشتهاي توضيحي
18. استفادهکنندگان گزارش مالي مياندورهاي به آخرين گزارش مالي سالانه واحد تجاري نيز دسترسي دارند. بنابراين ارائه اطلاعات نسبتاً کماهميت در يادداشتهاي توضيحي گزارشهاي مياندورهاي براي به روز کردن اطلاعاتي که در آخرين گزارش سالانه ارائه شده است، ضرورت ندارد. در دوره مياني تشريح معاملات و ساير رويدادهايي مفيد است که براي درک تغييرات در وضعيت مالي و عملکرد مالي واحد تجاري از تاريخ آخرين گزارشگري سالانه، حائز اهميت باشد.
19. واحد تجاري بايد اطلاعات زير را، به عنوان حداقل اطلاعات لازم، در صورت با اهميت بودن در يادداشتهاي توضيحي صورتهاي مالي مياندورهاي افشا کند. اين اطلاعات بايد براي دورهاي که از ابتداي سال مالي شروع و به پايان دوره مياني ختم ميشود، گزارش گردد. همچنين، واحد تجاري بايد معاملات و ساير رويدادهايي را که براي درک بهتر وضعيت مالي و عملکرد مالي واحد تجاري در دوره مياني با اهميت است، افشا کند :
الف. افشاي يکنواختي رويههاي حسابداري و روشهاي محاسباتي مورد استفاده در تهيه صورتهاي مالي مياندورهاي با آخرين صورتهاي مالي سالانه و در صورت تغيير رويهها و روشها افشاي ماهيت و اثرات تغيير،
ب. تشريح عمليات فصلي يا چرخهاي در دوره مياني،
ج. ماهيت و مبلغ اقلام مؤثر بر داراييها، بدهيها، حقوق صاحبان سرمايه، سود (زيان) خالص يا جريانهاي نقدي که از نظر ماهيت، اندازه يا وقوع غيرمعمول است،
د. ماهيت و مبلغ تغيير در براورد مبالغ گزارش شده در دوره(هاي) مياني قبلي سال مالي جاري يا تغيير در براورد مبالغ گزارش شده در سالهاي مالي گذشته، مشروط بر اينکه تغييرات ياد شده آثار مهمي بر اقلام دوره مياني جاري داشته باشد،
ﻫ. افزايش يا کاهش سرمايه و انتشار يا بازخريد اوراق مشارکت،
و. رويدادهاي بااهميت پس از پايان دوره مياني که در صورتهاي مالي مياندورهاي منعکس نشده است،
ز. اثر تغييرات ساختاري واحد تجاري طي دوره مياني از جمله ترکيب واحدهاي تجاري، تحصيل يا واگذاري واحدهاي تجاري فرعي و سرمايهگذاريهاي بلندمدت، تجديد ساختار و عمليات متوقف شده،
ح. تغيير در بدهيهاي احتمالي يا داراييهاي احتمالي از تاريخ آخرين ترازنامه سالانه، و
ط. اطلاعات لازم درباره طرحهاي توسعه، جايگزيني و غيره.
20. نمونههاي زير مصاديقي از موارد افشاست که طبق بند 19 انعکاس آنها در گزيده يادداشتهاي توضيحي لازم است. در ساير استانداردهاي حسابداري شيوه افشاي بسياري از اين اقلام مشخص شده است:
الف. کاهش ارزش موجوديها به خالص ارزش فروش يا برگشت آن،
ب. زيان کاهش ارزش داراييهاي ثابت مشهود، داراييهاي نامشهود يا ساير داراييها و برگشت آن،
ج. تحصيل و واگذاري داراييهاي ثابت مشهود،
د. تعهدات سرمايهاي،
ﻫ. حل و فصل دعاوي حقوقي،
و. اصلاح اشتباه،
ز. اقلام استثنايي،
ح. تأخير در پرداخت بدهيها يا نقض قراردادهاي استقراض،
ط. معاملات با اشخاص وابسته، و
ي. سود يا زيان حاصل از فروش سرمايهگذاريها و درآمد حاصل از سود سهام.
21. ساير استانداردهاي حسابداري، موارد افشا در صورتهاي مالي را مشخص ميکند. در آن استانداردها، منظور از صورتهاي مالي، مجموعه کامل صورتهاي مالي است که سالانه تهيه و ارائه ميشود. رعايت الزامات افشا که در ساير استانداردهاي حسابداري مقرر شده است در مواردي که واحد تجاري صورتهاي مالي مياندورهاي را به شکل فشرده ارائه ميکند، الزامي نيست.
22. چنانچه سازمان بورس اوراق بهادار يا مراجع قانوني ديگر افشاي اطلاعات ديگري را در دوره مياني الزامي کند، اين اطلاعات در صورتي که در حوزه گزارشگري مالي باشد در صورتهاي مالي مياندورهاي و در غير اين صورت به عنوان اطلاعات متمم آن ارائه ميشود (از قبيل آمار توليد و فروش، پيشبينيها و...).
افشاي رعايت استانداردهاي حسابداري
23. چنانچه گزارش مالي مياندورهاي واحد تجاري با الزامات اين استاندارد حسابداري انطباق داشته باشد اين واقعيت بايد افشا شود.
دورههاي زماني صورتهاي مالي مياندورهاي
24. گزارش مالي مياندورهاي بايد شامل صورتهاي مالي مياندورهاي براي دورههاي زير باشد:
الف . ترازنامه به تاريخ پايان دوره مياني جاري، همراه با اقلام مقايسهاي به تاريخ پايان سال مالي قبل، و
ب. صورتهاي سود و زيان، سود و زيان جامع و جريان وجوه نقد براي دوره مياني جاري همراه با اقلام مقايسهاي براي دوره مياني مشابه سال مالي قبل و نيز اقلام مقايسهاي سال مالي قبل.
25. ارائه اطلاعات مالي 12 ماهه منتهي به پايان دوره مياني همراه با اطلاعات مالي مقايسهاي 12 ماهه گذشته، براي واحدهاي تجاري که فعاليت آنها اساساً فصلي است ممکن است مفيد باشد. لذا، توصيه ميشود چنين واحدهايي علاوه بر اطلاعات مندرج در بند 24، گزارش اطلاعات براي يک دوره 12 ماهه را نيز در نظر داشته باشند.
اهميت
26. در تصميمگيري براي شناسايي، اندازهگيري، طبقهبندي يا افشاي يک قلم جهت مقاصد گزارشگري مالي مياندورهاي، اهميت بايد با توجه به اطلاعات مالي مياندورهاي ارزيابي شود. در ارزيابي اهميت بايد به اين نکته توجه داشت که اندازهگيري اقلام در دوره مياني در مقايسه با اندازهگيري دادههاي مالي سالانه، بيشتر متکي به براورد است.
27. براي ارزيابي اهميت اقلام هميشه اعمال قضاوت لازم است. طبق اين استاندارد به منظور قابل فهم بودن اقلام مياندورهاي، تصميمگيري براي شناخت و افشاي اطلاعات در دوره مياني با توجه به اهميت اقلام براي دوره مياني صورت ميگيرد. بنابراين، براي مثال، اقلام استثنايي، تغيير در رويه حسابداري يا تغيير در براورد حسابداري و اشتباه در صورتهاي مالي دورههاي گذشته برمبناي اهميت آنها نسبت به اطلاعات مياندورهاي شناسايي و افشا ميشود تا از برداشتهاي گمراهکننده که ممکن است ناشي از افشا نکردن اطلاعات باشد، جلوگيري شود. هدف اصلي چنين ديدگاهي، اطمينان از اين امر است که گزارش مالي مياندورهاي شامل کليه اطلاعات مربوط براي درک وضعيت مالي و عملکرد مالي واحد تجاري طي دوره مياني باشد.
شناخت و اندازهگيري
رويههاي حسابداري
28. واحد تجاري بايد براي تهيه صورتهاي مالي مياندورهاي از رويههاي يکسان با رويههاي مورد استفاده در تهيه صورتهاي مالي سالانه استفاده کند. تغيير در رويههاي حسابداري بعد از تاريخ آخرين صورتهاي مالي سالانه که در صورتهاي مالي سالانه بعدي منعکس ميشود از اين قاعده مستثني است. به هر حال، تناوب گزارشگري واحد تجاري (سالانه، شش ماهه يا فصلي) نبايد بر اندازهگيري نتايج سالانه اثر داشته باشد. براي دستيابي به اين هدف، اندازهگيري براي مقاصد گزارشگري مالي مياندورهاي، بايد آن دوره زماني را دربر گيرد که از ابتداي سال مالي شروع و به پايان دوره مياني ختم ميشود.
29. تناوب گزارشگري نبايد موجب تغيير اصول شناخت و اندازهگيري حاکم بر صورتهاي مالي مياندورهاي شود. براي مثال:
الف . اصول شناخت و اندازهگيري زيان کاهش ارزش موجودي مواد و کالا يا زيان کاهش ارزش داراييهاي غيرجاري در دوره مياني، يکسان با اصولي است که براي تهيه صورتهاي مالي سالانه اعمال ميشود. با اين حال، اگر چنين اقلامي در يک دوره مياني شناسايي و اندازهگيري شود ولي براورد آنها در يک دوره مياني بعدي همان سال مالي تغيير کند، در دوره مياني بعدي براورد اوليه از طريق انباشت مبلغ زيان اضافي يا از طريق برگشت مبلغ شناسايي شده، تغيير داده ميشود.
ب. مخارجي که در پايان دوره مياني با تعريف دارايي انطباق ندارد را نميتوان به اميد دريافت اطلاعاتي در آينده حاکي از انطباق با تعريف دارايي يا به منظور هموارسازي سود طي دورههاي مياني يکسال مالي، در ترازنامه به دوره آتي منتقل کرد.
ج. در هر دوره مياني، هزينه ماليات بردرآمد برمبناي بهترين براورد از نرخ مؤثر ماليات بر درامد سالانه مورد انتظار براي کل سال مالي، شناسايي ميشود. ذخيره ماليات يک دوره مياني ممکن است در دوره مياني بعدي همان سال مالي به علت تغيير در نرخ مؤثر ماليات بردرآمد سالانه، تعديل شود.
30. براساس مفاهيم نظري گزارشگري مالي شناخت متضمن مشخص کردن عنوان و مبلغ پولي يک عنصر و احتساب آن مبلغ در جمع اقلام صورتهاي مالي است. يکي از معيارهاي شناخت تطبيق يک قلم با تعريف يکي از عناصر صورتهاي مالي است. تعاريف دارايي، بدهي، درآمد و هزينه هم براي شناخت در دوره مياني و هم شناخت در دوره سالانه، اهميت اساسي دارد.
31. منافع اقتصادي آتي داراييها در دوره مياني همانند دوره سالانه بررسي ميشود. مخارجي که ماهيتاً در پايان سال مالي واجد معيارهاي شناخت دارايي نيست در دوره مياني نيز به عنوان دارايي شناسايي نميشود. به همين ترتيب در پايان دوره مياني اقلامي به عنوان بدهي شناسايي ميشود که در آن تاريخ بيانگر وجود تعهد باشد.
32. يکي از ويژگيهاي اصلي درآمد و هزينه اين است که افزايش يا کاهش داراييها و بدهيهاي مرتبط با آن، قبلاً رخ داده است. چنانچه اين تغييرات واقع شده باشد، درآمد و هزينه مرتبط با آن شناسايي و در غير اينصورت از شناسايي درآمد و هزينه خودداري ميشود.
33. يک واحد تجاري که تنها صورتهاي مالي سالانه تهيه و ارائه ميکند، براي اندازهگيري داراييها، بدهيها، درآمدها، هزينهها و جريانهاي نقدي در صورتهاي مالي ميتواند از اطلاعاتي استفاده کند که در طول سال مالي فراهم شده است. در نتيجه اندازهگيريها، آن دوره زماني را دربر ميگيرد که از ابتداي سال مالي شروع و به پايان دوره مياني ختم ميشود.
34. يک واحد تجاري که گزارش شش ماهه تهيه ميکند، براي اندازهگيري اقلام صورتهاي مالي مياندورهاي از اطلاعاتي استفاده ميکند که تا پايان دوره شش ماهه يا مدت کوتاهي بعد از آن در دسترس است. چنين واحدي براي دوره سالانه از اطلاعاتي بهره ميگيرد که تا پايان سال يا مدت کوتاهي پس از آن کسب ميشود. اندازهگيريهاي سالانه، تغيير در براورد ارقام گزارش شده در شش ماهه اول را منعکس ميکند و مبالغ گزارش شده در صورتهاي مالي مياندورهاي براي دوره شش ماهه اول تعديل نميشود.
درآمدهاي عملياتي فصلي، چرخهاي يا موردي و مخارج نامنظم
35. درآمدهاي عملياتي که به صورت فصلي، چرخهاي يا موردي طي سال مالي تحصيل ميگردد و نيز مخارجي که به صورت نامنظم طي سال مالي واقع ميشود بايد در همان دوره مياني به عنوان درآمد يا هزينه شناسايي شود که معيارهاي شناخت بکار گرفته شده براي تهيه صورتهاي مالي سالانه، در آن دوره احراز گردد.
36. چنانچه بين سطح سود در دوره مياني و مابقي سال نوسانات فاحش و مکرر وجود داشته باشد، فعاليت واحد تجاري ماهيت فصلي يا چرخهاي دارد. چنين نوساناتي معمولاً توسط بازار درک ميشود و بنابراين درآمد عملياتي در همان دوره مياني که تحقق مييابد گزارش و ماهيت فصلي يا چرخهاي آن نيز افشا ميشود. مثالهايي از اين درآمدهاي عملياتي شامل سود سهام در شرکتهاي سرمايهگذاري، کمک بلاعوض دولت و فروش محصول در شرکتهاي توليدکننده قند و شکر است.
کاربرد اصول شناخت و اندازهگيري
37. نمونههايي از کاربرد اصول شناخت و اندازهگيري مندرج در بندهاي 28 الي 36 در پيوست شماره 1 ارائه شده است.
استفاده از براورد
38. به منظور ارائه اطلاعات قابل اتکا و همچنين افشاي مناسب کليه اطلاعات بااهميت و مربوط براي درک وضعيت مالي و عملکرد مالي واحد تجاري، در تهيه گزارش مالي مياندورهاي بايد از روشهاي اندازهگيري مناسب استفاده شود. اگرچه اندازهگيريها هم در گزارش مالي مياندورهاي و هم در گزارش مالي سالانه مبتني بر براوردهاي معقول است، اما براي تهيه گزارشهاي مالي مياندورهاي، براوردها کاربرد گستردهتري دارد.
39. نمونههاي استفاده از براورد در دوره مياني، در پيوست شماره 2 ارائه شده است.
تعديلات سنواتي
40. در صورت تغيير در رويه حسابداري، مبالغ دوره مياني جاري و دورههاي قبل که بهشکل مقايسهاي ارائه ميگردد بايد برمبناي رويه جديد محاسبه شود. همچنين در صورت اصلاح اشتباه، ارقام مقايسهاي نيز بايد ارائه مجدد شود. با آثار انباشته تغيير در رويه حسابداري و نيز اصلاح اشتباه بايد طبق استاندارد حسابداري شماره 6 با عنوان ” گزارش عملکرد مالي“ برخورد شود.
تاريخ اجرا
41. الزامات اين استاندارد براي کليه صورتهاي مالي که دوره مالي آنها از تاريخ 1/1/1380 و بعد از آن شروع ميشود، لازمالاجراست.
مطابقت با استانداردهاي بينالمللي حسابداري
42. با اجراي الزامات اين استاندارد، مفاد استاندارد بينالمللي حسابداري شماره 34 با عنوان گزارشگري مالي مياندورهاي نيز رعايت ميشود.
پيوست شماره 1
نمونههاي کاربرد اصول شناخت و اندازهگيري
در اين پيوست که تنها جنبه توضيحي دارد و بخشي از استاندارد حسابداري نيست، نمونههايي از کاربرد اصول شناخت و اندازهگيري مندرج در بندهاي 28 تا 36 ارائه ميشود. تشريح کاربرد استاندارد در راستاي روشن شدن مفاهيم استاندارد است.
تعميرات ادواري عمده و برنامهريزي شده
1. مخارج تعميرات ادواري عمده و برنامهريزي شده يا ساير مخارج فصلي که انتظار ميرود طيسال مالي واقع شود، قبل از وقوع در گزارش مياندورهاي منعکس نميشود، مگراينکه يک رويداد سبب ايجاد تعهد قراردادي يا قانوني براي واحد تجاري شود. صرف قصد يا ضرورت انجام مخارج مربوط به آينده، موجب تعهد براي واحد تجاري نميشود.
ذخاير
2. چنانچه واحد تجاري در نتيجه رويدادهاي گذشته که سبب ايجاد تعهد قانوني يا قراردادي شده است راهکار ديگري به جز انتقال منافع اقتصادي نداشته باشد، براي هزينههاي مربوط، ذخيره شناسايي ميشود. تعديلات ناشي از تغيير در براورد ذخيره، در صورت سود و زيان منعکس ميشود.
3. براي شناسايي و اندازهگيري ذخاير در دوره مياني از همان معيارهايي استفاده ميشود که براي دورههاي سالانه ملاک عمل است. وجود يا نبود تعهد انتقال منافع تابع طول دوره گزارشگري نيست.
پاداشهاي پايان سال
4. پاداشهاي پايان سال ماهيتي بسيار متنوع دارد. برخي پاداشها مبتني بر مدت زمان و برخي ديگر مبتني بر شاخصهاي عملکرد ماهانه، فصلي يا سالانه پرداخت ميشود. مبلغ پاداش ممکن است به موجب مصوبات قانوني، قراردادي يا براساس تشخيص مديريت تعيين شود.
5. در گزارشگري مياندورهاي پاداش سالانه تنها زماني شناسايي ميشود که:
الف . پاداش يک تعهد قانوني يا قراردادي باشد يا اينکه شيوه عمل در سنوات قبل موجب تعهد عرفي گردد و واحد تجاري راهکار عملي ديگري به جز پرداخت آن نداشته باشد، و
ب. مبلغ تعهد را بتوان به گونهاي اتکاپذير اندازهگيري کرد.
داراييهاي نامشهود
6. تعريف و معيارهاي شناسايي داراييهاي نامشهود در دوره مياني، مشابه دوره سالانه است. مخارج واقع شده قبل از احراز معيارهاي شناخت دارايي نامشهود، در صورت سود و زيان منعکس ميشود. انتقال مخارج به دورههاي آتي به اميد احراز معيارهاي شناخت در زمان باقيمانده از سال مالي، مجاز نيست.
مزاياي پايان خدمت کارکنان
7. براي مزاياي پايان خدمت کارکنان، در قالب رويه مورد عمل براي احتساب ذخيره سالانه و براي دوره زماني از ابتداي سال مالي تا پايان دوره مياني ذخيره در نظر گرفته ميشود.
ساير مخارج نامنظم برنامهريزي شده
8. در بودجه واحد تجاري ممکن است مخارجي پيشبيني شده باشد که انتظار ميرود در مقطعي از سال واقع شود (از قبيل کمکهاي خيريه و مخارج آموزش کارکنان). اين مخارج اگرچه برنامهريزي شده است و غالباً سال به سال تکرار ميشود اما عموماً تابع تشخيص مديريت ميباشد. شناسايي تعهد در پايان دوره مياني در قبال چنين مخارجي که تا آن زمان واقع نشده است با تعريف بدهي مطابقت ندارد.
اندازهگيري ماليات بردرآمد دوره مياني
9. براي محاسبه ماليات بردرآمد دوره مياني از نرخ مؤثر مالياتي مورد انتظار براي دوره مالي سالانه استفاده ميشود زيرا طبق قانون، ماليات بردرآمد براساس عملکرد سالانه محاسبه ميشود. نرخ مؤثر مالياتي با در نظر داشتن درآمد معاف از ماليات محاسبه و با اعمال آن نسبت به سود مشمول ماليات دوره مياني، ماليات بردرآمد تعيين ميشود. ضمناً تا آنجا که امکانپذير باشد براي فعاليتهاي مشمول ماليات به نرخ مقطوع، نرخ مؤثر مالياتي جداگانهاي بکار گرفته ميشود.
استهلاک داراييهاي ثابت مشهود و داراييهاي نامشهود
10. استهلاک داراييهاي ثابت مشهود و داراييهاي نامشهود، براي داراييهاي موجود طي دوره مياني محاسبه ميشود. تحصيل يا واگذاري داراييها که براي مدت زمان باقيمانده از سال مالي برنامهريزي شده است در محاسبه استهلاک در نظر گرفته نميشود.
موجودي مواد و کالا
11. اصول شناسايي و اندازهگيري موجودي مواد و کالا در دوره مياني همانند دوره سالانه است. استانداردهاي شناسايي و اندازهگيري موجودي مواد و کالا در استاندارد حسابداري شماره 8 با عنوان حسابداري موجودي مواد و کالا ارائه شده است. در هر تاريخ گزارشگري مالي، موجودي مواد و کالا از نظر تعيين مقادير، بهاي تمامشده و خالص ارزش فروش، مشکلات ويژهاي دارد. با اين وجود، از اصول مشابهي براي اندازهگيري موجودي مواد و کالا در دوره مياني استفاده ميشود. واحد تجاري براي اندازهگيري موجودي مواد و کالا در دوره مياني نسبت به دوره سالانه، از براوردهاي بيشتري استفاده ميکند. استفاده گستردهتر از براوردها، با هدف صرفهجويي در زمان و هزينه صورت ميگيرد.
خالص ارزش فروش موجودي مواد و کالا
12. خالص ارزش فروش موجودي مواد و کالا با توجه به قيمت فروش و مخارج تکميل و فروش موجودي مواد و کالا در پايان دوره مياني تعيين ميشود. کاهش در خالص ارزش فروش در دوره مياني بعد، تنها زماني قابل برگشت است که انجام چنين کاري در پايان سال نيز مناسب باشد.
انحرافات هزينههاي توليد در دوره مياني
13. انحرافات قيمت، کارايي، مصرف (هزينه) و حجم تنها به همان ترتيبي در صورت سود و زيان ميان دورهاي شناسايي ميشود که اين انحرافات در پايان سال مالي در صورت سود و زيان سالانه شناسايي ميگردد. انتقال انحرافاتي که انتظار ميرود تا پايان سال جذب شود، مناسب نيست زيرا موجب تحريف بهاي تمامشده واقعي موجودي مواد و کالا در دوره مياني ميشود.
سود و زيان تسعير ارز
14. سود و زيان تسعير ارز در دوره مياني با توجه به استاندارد حسابداري شماره 16 با عنوان آثار تغییر در نرخ ارز اندازهگيري و شناسايي ميشود. براي تسعير عمليات خارجي در دوره مياني، تغييرات نرخ ارز براي مدت باقيمانده از سال مالي در نظر گرفته نميشود.
زيان کاهش ارزش داراييهاي غيرجاري
15. در دوره مياني براي بررسي، شناسايي و برگشت زيان کاهش ارزش داراييهاي غيرجاري از الزامات استاندارد حسابداري شماره 32 با عنوان کاهش ارزش داراییها استفاده ميشود. البته در پايان هر دوره مياني انجام محاسبات تفصيلي براي تعيين زيان کاهش ارزش داراييهاي غيرجاري لازم نيست بلکه واحد تجاري براي تعيين لزوم چنين محاسباتي، يک بررسي اجمالي را انجام ميدهد.
پيوست شماره 2
نمونههاي کاربرد براورد
در اين پيوست که تنها جنبه توضيحي دارد و بخشي از استاندارد حسابداري نيست، نمونههايي از کاربرد اصول مندرج در بند 38 اين استاندارد ارائه ميشود. هدف اين پيوست تشريح کاربرد استاندارد در راستاي روشنشدن مفاهيم آن است.
موجودي مواد و کالا
1. روشهاي کامل ارزشيابي و انبارگرداني ممکن است براي گزارش موجودي مواد و کالا در دوره مياني لازم نباشد. حتي اگر چنين روشهايي در پايان سال براي گزارش موجودي مواد و کالا اعمال شود، ممکن است در دوره مياني انجام براورد براساس حاشيه فروش کفايت کند.
طبقهبندي داراييها و بدهيها به جاري و غيرجاري
2. واحد تجاري ممکن است براي طبقهبندي داراييها و بدهيها به جاري و غيرجاري در پايان سال بررسيهاي مفصلتري در مقايسه با دوره مياني انجام دهد.
ذخاير
3. تعيين مبالغ مناسب براي ذخيره (از قبيل ذخيره تضمين کالا و هزينههاي زيست محيطي) ممکن است پيچيده و اغلب هزينهبر و زمانبر باشد. واحدهاي تجاري، در مواردي براي محاسبه ذخاير سالانه از متخصصين خارج از شرکت استفاده ميکنند. در دوره مياني، براي انجام براوردهاي مشابه، اغلب ذخاير سال گذشته به هنگام ميشود و از متخصصين خارج از شرکت براي انجام محاسبات جديد استفاده نميشود.
تطبيق ماندههاي درون گروهي
4. براي تهيه صورتهاي مالي تلفيقي مياندورهاي تطبيق کامل و مفصل ماندههاي درون گروهي، همانند دوره سالانه، لازم نيست. اين گونه ماندهها را ميتوان با تفصيل کمتري نسبت به دوره سالانه تطبيق داد.
صنايع تخصصي
5. دقت اندازهگيريهاي مياندورهاي در صنايع تخصصي (مثل اندازهگيري ذخاير در صنعت بيمه) به دليل پيچيدگي، هزينه و زمان، نسبت به پايان دوره سالانه، کمتر است.