باب دهم - ضمانت
ماده 402 : ضامن وقتي حق دارد از مضمون له تقاضا نمايد که بدواً بمديون اصلي رجوع کرده و در صورت عدم وصول طلب باو رجوع نمايد که بين طرفين (خواه ضمن قرارداد مخصوص خواه در خود ضمانت نامه) اين ترتيب مقرر شده باشد.
ماده 403 : در کليه مواردي که بموجب قوانين يا موافق قراردادهاي خصوصي ضمانت تضامني باشد طلبکار مي تواند بضامن و مديون اصلي مجتمعاً رجوع کرده يا پس از رجوع بيکي از آنها و عدم وصول طلب خود براي تمام يا بقيه طلب بديگري رجوع نمايد.
ماده 404 :حکم فوق در موردي نيز جاري است که چند نفر بموجب قرارداد يا قانون متضامناً مسئول انجام تعهدي باشند.
ماده 405 : قبل از رسيدن اجل دين اصلي ضامن ملزم بتأديه نيست ولو اينکه بواسطه ورشکستگي يا فوت مديون اصلي دين مؤجل او حال شده باشد.
ماده 406 : ضمان حال از قاعده فوق مستثني است.
ماده 407 : اگر حق مطالبه دين اصلي مشروط باخطار قبلي است اين اخطار نسبت بضامن نيز بايد بعمل آيد.
ماده 408 : همينکه دين اصلي بنحوي از انحاء ساقط شده ضامن نيز بري ميشود.
ماده 409 : همينکه دين حال شد ضامن ميتواند مضمونله را بدريافت طلب يا انصراف از ضمان ملزم کند ولو ضمان مؤجل باشد.
ماده 410 : استنکاف مضمونله از دريافت طلب يا امتناع از تسليم وثيقه - اگر دين با وثيقه بوده - ضامن را فوراً و بخودي خود بري خواهد ساخت.
ماده 411 : پس از آنکه ضامن دين اصلي را پرداخت مضمون له بايد تمام اسناد و مدارکي را که براي رجوع ضامن بمضمونعنه لازم و مفيد است باو داده و اگر دين اصلي با وثيقه باشد آنرا بضامن تسليم نمايد - اگر دين اصلي وثيقه غيرمنقول داشته مضمونعنه مکلف بانجام تشريفاتي است که براي انتقال وثيقه بضامن لازم است.